جمشید سالار؛ رمضان غلامی اواتی
چکیده
عجینشدن با برند، امروزه بهعنوان یکی از مهمترین استراتژیهای بازاریابی شناخته میشود. عجینشدن با برند باعث ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای شرکتها میشود و عملکرد آنها را افزایش میدهد؛ بنابراین، شرکتها به دنبال شناسایی استراتژیهای مناسبی برای افزایش عجینشدن مشتریان با برندهای خود هستند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی ...
بیشتر
عجینشدن با برند، امروزه بهعنوان یکی از مهمترین استراتژیهای بازاریابی شناخته میشود. عجینشدن با برند باعث ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای شرکتها میشود و عملکرد آنها را افزایش میدهد؛ بنابراین، شرکتها به دنبال شناسایی استراتژیهای مناسبی برای افزایش عجینشدن مشتریان با برندهای خود هستند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی جایگاه مسئولیت اجتماعی سازمانی در عجینشدن با برند با نقش واسطهای اعتماد و هویتیابی برند در صنعت هتلداری است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از لحاظ روش جمعآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر زمانی از نوع مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل مشتریان هتلهای شهر رامسر است که تعداد 300 نفر از آنها بهعنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی، روایی همگرا و روایی واگرا و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. در بخش توصیفی، از نرمافزار آماری SPSS 27 و در بخش استنباطی و برای آزمون فرضیههای پژوهش از الگوسازی معادلات ساختاری با بهرهگیری از نرمافزار SmartPLS 4 استفاده شد. بر اساس یافتههای پژوهش، مسئولیت اجتماعی سازمانی بر عجینشدن با برند، اعتماد برند و هویتیابی برند تأثیر مثبت دارد. اعتماد برند بر عجینشدن با برند، تأثیر مثبت دارد. هویتیابی برند بر عجینشدن با برند، تأثیر مثبت دارد. اعتماد برند در ارتباط بین مسئولیت اجتماعی سازمانی و عجینشدن با برند، بهعنوان متغیر واسطهای عمل میکند و هویتیابی برند نیز در ارتباط بین مسئولیت اجتماعی سازمانی و عجینشدن با برند، بهعنوان متغیر واسطهای عمل میکند.
خلیل صفری؛ رمضان غلامی؛ ایمان حکیمی
چکیده
بر اساس نظریه تبادل اجتماعی و همچنین نظریه جایگزینهای رهبری، در صورت وجود زیرساختهای لازم، استراتژیهای مدیریت منابع انسانی میتواند جایگزین تأثیر رهبری خدمتگزار در ارتقاء تعهد عاطفی و توانمندسازی روانی کارکنان باشد. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال بررسی جایگاه و تأثیر هر یک از متغیرهای مطرح شده در سازمان استانداری فارس است ...
بیشتر
بر اساس نظریه تبادل اجتماعی و همچنین نظریه جایگزینهای رهبری، در صورت وجود زیرساختهای لازم، استراتژیهای مدیریت منابع انسانی میتواند جایگزین تأثیر رهبری خدمتگزار در ارتقاء تعهد عاطفی و توانمندسازی روانی کارکنان باشد. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال بررسی جایگاه و تأثیر هر یک از متغیرهای مطرح شده در سازمان استانداری فارس است تا امکان وجود جایگزینی مدیریت منابع انسانی با رهبری خدمتگزار را موردبررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی است که به روش پیمایشی انجام گردیده است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان استانداری فارس (1200 نفر) است که 320 نفر به روش نمونهگیری طبقهای موردبررسی قرار گرفت. بهمنظور گردآوری دادهها، از پرسشنامه استاندارد شامل 35 گویه استفاده شده است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) به کمک نرمافزار Smart-PLS3.0 بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از بررسی دادههای تحقیق بیانگر این است که از نظر آماری متغیر مدیریت منابع انسانی با تعهد بالا نمیتواند منجر به توانمندسازی روانشناختی کارکنان در استانداری فارس گردد، بنابراین میتوان عنوان نمود که در شرایط فعلی در سازمان استانداری فارس، نمیتوان مدیریت منابع انسانی با تعهد بالا را جایگزین رهبری خدمتگزار نمود. برای رسیدن به مرحله جایگزینی، نیاز به توسعه منابع انسانی و درنتیجه رشد و ارتقاء سازمان و ایجاد بسترهای لازم است.