آرزوسادات هاشمی امین؛ غلامرضا ملک زاده؛ یعقوب مهارتی
چکیده
اعتماد در سازمان به سه دسته اعتماد فردی، اعتماد بینفردی و اعتماد سازمانی تقسیم میشود. چون در گذشته کمتر تحقیقی بهطور خاص به اعتمادسازمانی پرداخته، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی اعتماد سازمانی در سازمانهای دولتی خراسان رضوی است. این پژوهش کیفی و بر پایه نظریه داده بنیاد با رویکرد نظاممند میباشد. پس از انجام 17 مصاحبه ...
بیشتر
اعتماد در سازمان به سه دسته اعتماد فردی، اعتماد بینفردی و اعتماد سازمانی تقسیم میشود. چون در گذشته کمتر تحقیقی بهطور خاص به اعتمادسازمانی پرداخته، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی اعتماد سازمانی در سازمانهای دولتی خراسان رضوی است. این پژوهش کیفی و بر پایه نظریه داده بنیاد با رویکرد نظاممند میباشد. پس از انجام 17 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان سازمانهای دولتی خراسان رضوی اشباع نظری حاصل شد. تجزیهوتحلیل دادهها مبتنی بر فرآیندهای کدگذاری و با استفاده از نرمافزار MAXQDA انجام شد. برای اطمینان از روایی و جهت بالا بردن اعتبار پژوهش از معیارهای ارائهشده توسط گوبا و لینکلن (۱۹94) و بهمنظور ارزیابی استحکام پژوهش معیارهای چهارگانه تناسب، مرتبط بودن، کاربردپذیری و قابلیت اصلاح اشتراوس و کوربین (1998) به کار برده شد. بر اساس یافتههای پژوهش، اعتماد سازمانی در سازمانهای دولتی خراسان رضوی در قالب اتکاپذیری و پیشبینیپذیری بر اساس علل مدیریت اعتمادساز، سازمان اعتمادساز و کارکنان اعتمادساز شکل میگیرد. از طرفی اعتمادسازمانی بر بهکارگیری راهبردهایی همچون اخلاقمحوری، تعاملات، مقررات و فرآیندهای سازمانی تأثیر میگذارد. پیامدهای این راهبردها عبارتند از بهبود عملکرد در قالب بهبود رفاه روانشناختی کارکنان و بهرهوری سازمان؛ و همچنین بهبود رضایت ذینفعان به شکل رضایت مردم و مشروعیت سازمان. زمینه کاربست مؤثر این راهبردها، محیط درونسازمانی شامل جو و محیط فیزیکی سازمان و محیط برونسازمانی شامل محیط سیاسی، شرایط اقتصادی و فرهنگ ملّی میباشد. در این میان نباید از تأثیر مداخلهگرهایی همچون همنوایی سازمانی و مؤلفههای جمعیتشناختی سازمان بر اثربخشی این راهبردها چشمپوشی کرد.