کمال سخدری؛ حسن عابدینی
چکیده
چکیده
با وجود افزایش مطالعات دوسوتوانی سازمانی، کشف فرصتهای جدید، همزمان با بهرهبرداری از صلاحیتهای موجود، دانش اندکی در مورد عوامل مؤثر بر شکلگیری رفتارهای دوسوتوانی کارکنان وجود دارد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه گرایش کارآفرینانه فردی کارکنان (با ابعاد تمایل به نوآوری، ریسکپذیری و پیشگامی) و اخلاقگرایی با دوسوتوانی ...
بیشتر
چکیده
با وجود افزایش مطالعات دوسوتوانی سازمانی، کشف فرصتهای جدید، همزمان با بهرهبرداری از صلاحیتهای موجود، دانش اندکی در مورد عوامل مؤثر بر شکلگیری رفتارهای دوسوتوانی کارکنان وجود دارد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه گرایش کارآفرینانه فردی کارکنان (با ابعاد تمایل به نوآوری، ریسکپذیری و پیشگامی) و اخلاقگرایی با دوسوتوانی زمینهای فردی میپردازد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری دادهها، توصیفی است. دادهها بر اساس پرسشنامه از 203 نفر از کارکنان کسبوکارهای حوزه صنایع غذایی در شهر تهران جمعآوری و با نرمافزار SmartPLS تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که گرایش کارآفرینانه و اخلاقگرایی، دوسوتوانی فردی را افزایش میدهد، اما تأثیر تعدیلگر اخلاقگرایی بر رابطه بین گرایش کارآفرینانه و دوسوتوانی فردی تأیید نشد. این نتایج نشان داد که رفتارهای اکتشافی حین انجام وظایف روزمره را از کارکنانی میتوان انتظار داشت که دارای گرایش کارآفرینانه و اخلاقگرایی بیشتری هستند.
حسن کاویانی؛ جمشید صالحی صدقیانی؛ حسین فتح آبادی
چکیده
در دهههای اخیر، تلاطم و تغییرات پیچیده محیطی، سازمانهای نظامی را ملزم به تمرکز بر مفهوم دوسوتوانی سازمانی در قالب مفهومی گستردهتر از حوزه کسبوکار نموده است. موضوعی که در تحقق آن، تفکر راهبردی نقش اساسی ایفا مینماید. پژوهش حاضر در پی تبیین رابطه تفکر راهبردی و دوسوتوانی سازمانی است. این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق کاربردی و ...
بیشتر
در دهههای اخیر، تلاطم و تغییرات پیچیده محیطی، سازمانهای نظامی را ملزم به تمرکز بر مفهوم دوسوتوانی سازمانی در قالب مفهومی گستردهتر از حوزه کسبوکار نموده است. موضوعی که در تحقق آن، تفکر راهبردی نقش اساسی ایفا مینماید. پژوهش حاضر در پی تبیین رابطه تفکر راهبردی و دوسوتوانی سازمانی است. این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق کاربردی و از جهت نحوه گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی به شمار میآید. روش تحلیل دادهها از نوع همبستگی و بهطور مشخص مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده فرماندهان و مدیران عالی دو یگان نظامی منتخب به تعداد 73 نفر میباشد. پس از متناسبسازی، از پرسشنامههای تفکر راهبردی جون مون و دوسوتوانی سازمانی جانسن بر اساس مأموریتها و اهداف سازمان هدف و نیز نظریات خبرگان دانشگاهی و کارشناسان حوزه دفاعی جهت جمعآوری دادهها استفاده گردید. روایی پرسشنامهها بر اساس نظرات خبرگان و اساتید دانشگاهی (روایی صوری) و نیز تحلیل عاملی اکتشافی (تناسب سؤالات با سازهها) و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد بین تفکر راهبردی و کلیه ابعاد آن با دوسوتوانی سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.