سمانه قهرمانی؛ رضا سپهوند؛ محمد حکاک؛ حجت وحدتی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سرمایه ساختاری کاهنده فساد در شبکه بانکی با استفاده از نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و در حوزه پارادایم استقرایی است. در پژوهش حاضر از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهعنوان ابزار جمعآوری دادهها استفاده شده که دادههای حاصل از آن با بهرهگیری از کدگذاری باز، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سرمایه ساختاری کاهنده فساد در شبکه بانکی با استفاده از نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و در حوزه پارادایم استقرایی است. در پژوهش حاضر از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهعنوان ابزار جمعآوری دادهها استفاده شده که دادههای حاصل از آن با بهرهگیری از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدهاند. در بخش کیفی برای انتخاب نمونه از نمونهگیری هدفمند بهرهگیری شده که بر اساس اصل کفایت نظری، با استفاده از 21 مصاحبه این مهم حاصل شده است. برای اعتبارسنجی یافتهها از روش خودبازبینی محقق و تکنیک کنترل اعضا استفاده شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل علّی، زمینهای، مداخلهگر و پیامدهای سرمایه ساختاری کاهنده فساد و درنهایت ارائه مدل نهایی سرمایه ساختاری کاهنده فساد در شبکه بانکی است. برای اعتباریابی مدل پژوهش از نرمافزار مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. تعداد 200 پرسشنامه بهصورت نمونهگیری در دسترس در میان افراد توزیع شد و از این میان 190 پرسشنامه صحیح جمعآوری گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای محقق ساخته بود که با لحاظ شدن دیدگاههای چند تن از اساتید مدیریت در آنکه بر روایی دلالت داشت، تعداد آنها تقلیل یافت. نتایج حاکی از آن است که پیشرفتهای فناوری اطلاعات، وجود سازمانهای نظارتی متعدد ازجمله بانک مرکزی، خواست مقامات ارشد کشور بر مبارزه با فساد، الزامات سازمانهای بینالمللی، مقررات مبارزه با پولشویی، قانون منع مداخله کارکنان دولت و استانداردهای بانکداری بازل بهعنوان عوامل علَی سرمایه ساختاری کاهنده فساد در شبکه بانکی شناخته شدهاند.
محمد حکاک؛ جواد حسنوند
چکیده
نیاز به خلاقیت و نوآوری در سازمانها، به ویژه آنهایی که تکنولوژی مبنا هستند، نسبت به گذشته بیشتر احساس میشود و توسعه خلاقیت و نوآوری در سازمان، وابسته به وجود رهبرانی است که روحیه مولد بودن را در زیردستان تزریق نمایند. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر رهبری تحولگرا بر خلاقیت و نوآوری کارکنان در صنعت پتروشیمی و نقش میانجی رفتارهای کاری ...
بیشتر
نیاز به خلاقیت و نوآوری در سازمانها، به ویژه آنهایی که تکنولوژی مبنا هستند، نسبت به گذشته بیشتر احساس میشود و توسعه خلاقیت و نوآوری در سازمان، وابسته به وجود رهبرانی است که روحیه مولد بودن را در زیردستان تزریق نمایند. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر رهبری تحولگرا بر خلاقیت و نوآوری کارکنان در صنعت پتروشیمی و نقش میانجی رفتارهای کاری مولد در این بین پرداخته است. دادهها از نمونهای شامل 162 نفر از کارکنان شرکتهای فعال در صنعت پتروشیمی در استان لرستان، بهوسیله پرسشنامههای استاندارد گردآوری شد. فرضیهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرمافزار Smartpls.3 آزمون شد. نتایج آزمون مدل ساختاری برای فرضیههای دارای تأثیر مستقیم نشان داد که رهبری تحولگرا تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری بر متغیرهای خلاقیّت و نوآوری و رفتارهای کاری موّلد دارد (فرضیههای اول تا سوم). همچنین رفتارهای کاری مولّد تأثیر مستقیمی بر خلاقیّت و نوآوری داشت (فرضیههای چهارم و پنجم). نتایج آزمون مدل ساختاری برای فرضیههای میانجی بیانگر تأیید این فرضیهها بود و نقش میانجی رفتارهای کاری مولد در رابطه بین رهبری تحولگرا و خلاقیّت و نوآوری مورد تأیید قرار گرفت (فرضیههای ششم و هفتم). در مجموع خلق و توسعه رفتارهای کاری مولد توسط رهبران تحولگرا در صنعت پتروشیمی میتواند این رهبران را به هدف توسعه خلاقیت و نوآوری نزدیکتر سازد.