رحمان غفاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل اثرگذاری همآوایی استراتژی سازمان با استراتژیهای بخشی (منابع انسانی، فناوری اطلاعات، مالی، تحقیق و توسعه) بر عملکرد سازمانی با توجه به ساختار و فرهنگ سازمانی همسنگ با استراتژیها، در یک شرکت لبنیاتی انجام شد. رویکرد روششناختی این پژوهش آمیخته بوده و ابتدا با تکنیک تحلیل تم و با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل اثرگذاری همآوایی استراتژی سازمان با استراتژیهای بخشی (منابع انسانی، فناوری اطلاعات، مالی، تحقیق و توسعه) بر عملکرد سازمانی با توجه به ساختار و فرهنگ سازمانی همسنگ با استراتژیها، در یک شرکت لبنیاتی انجام شد. رویکرد روششناختی این پژوهش آمیخته بوده و ابتدا با تکنیک تحلیل تم و با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته با 18 تن از خبرگان، الگوی تحلیلی استخراج شده است و در ادامه با تنظیم پرسشنامه مستخرج از الگوی تحلیلی، مدل پژوهش به روش مدلسازی معادلات ساختاری برازش و ارتباط بین سازهها بررسی شده است. جامعه آماری فاز کمّی، 85 نفر از مدیران، معاونین و مسئولین واحدهای شرکت بودهاند. یافتههای پژوهش در فاز اول نشان داد، همآواییاآوایی راهبردی در یک مدل ساختاری بر عملکرد با توجه به نقش ساختار و فرهنگ اثرگذار بوده است. با توجه به این مدل، فرضیاتی مطرح شده است که نتایج بررسی این فرضیات حاکی از آن است که تمامی فرضیهها تأیید شده و همچنین مدل پیشنهادی نیز برازش خوبی داشته است. یافتهها نشان میدهد، حدود 70 % تغییرات عملکرد سازمانی شرکت، توسط ساختار، فرهنگ سازمانی و همآوایی راهبردی قابل پیشبینی و تبیین است. دانشافزایی این پژوهش در جامعیت تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد سازمانی است که هم از بعد محتوایی (همآوایی راهبردی) و هم از بعد ساختاری (فرهنگ و ساختار سازمانی) این کار صورت پذیرفته است. پیشنهاد میشود مدیران شرکتها، صرفاً به تدوین برنامه راهبردی اقناع نشده، بلکه به سمفونی بین برنامههای راهبردی و همچنین همافزایی آن با ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی به طور همزمان اهتمام ورزند.
علی حمیدی زاده؛ حسن زارعی متین؛ محسن خاندل
چکیده
در دو دهه اخیر، عملکرد سازمانی به یکی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل، هم در زمینه-های تحقیقاتی و هم در زمینههای کاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل استراتژیک (تسلّط فردی، رهبری تحولی، چشمانداز مشترک، پیشگامی و محیط) بر عملکرد سازمانی با تأکید بر نقش میانجی کارآفرینی ...
بیشتر
در دو دهه اخیر، عملکرد سازمانی به یکی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل، هم در زمینه-های تحقیقاتی و هم در زمینههای کاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل استراتژیک (تسلّط فردی، رهبری تحولی، چشمانداز مشترک، پیشگامی و محیط) بر عملکرد سازمانی با تأکید بر نقش میانجی کارآفرینی در شرکت گاز شهر بندرعباس میپردازد. این پژوهش بر حسب هدف از نوع پژوهشهای کاربردی و بر حسب روش جمعآوری اطلاعات از نوع پژوهشهای توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارکنان شرکت گاز شهر بندرعباس بودند، که به روش نمونهگیری تصادفی ساده تعدادی از بین آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه، و برای تحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SME) و نرمافزار Smart-PLS2 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که تسلّط فردی بر نوآوری سازمانی تأثیر معناداری ندارد؛ درحالیکه تأثیر مستقیمی بر یادگیری سازمانی دارد. رهبری تحولی و پیشگامی بر یادگیری و نوآوری سازمانی تأثیر مستقیم و معناداری داشته، درحالیکه چشمانداز مشترک و محیط بر یادگیری و نوآوری سازمانی تأثیر معناداری نداشتند و همچنین یادگیری سازمانی تأثیر مستقیمی بر نوآوری سازمانی داشت. یافتههای دیگر نشان دهنده تأثیر مستقیم یادگیری و نوآوری سازمانی بر عملکرد سازمانی در شرکت گاز شهر بندرعباس است.
نورمحمد یعقوبی؛ جواد شکوهی؛ حفصه رئیسی شهرویی؛ فرزانه سیدی
چکیده
توسعۀ نوآوری و یادگیری سازمانی برای دستیافتن به مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد سازمانی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که سبک های رهبریِ مدیریت، یکی از عوامل مؤثر در این زمینه هست. بدینجهت پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی تأثیر سبک های رهبری بر عملکرد سازمانی، از راه نوآوری و یادگیری سازمانی به روش توصیفی-پیمایشی صورت ...
بیشتر
توسعۀ نوآوری و یادگیری سازمانی برای دستیافتن به مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد سازمانی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که سبک های رهبریِ مدیریت، یکی از عوامل مؤثر در این زمینه هست. بدینجهت پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی تأثیر سبک های رهبری بر عملکرد سازمانی، از راه نوآوری و یادگیری سازمانی به روش توصیفی-پیمایشی صورت گرفته است. درحالیکه مطالعههای گذشته بیشتر بر تأثیر سبک رهبری تحولی تمرکز داشتهاند، این مقاله تأثیر دو سبک رهبری تحولی و تبادلی را بررسی نموده است. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان بودند که ۲۴۲ نفر از آنها بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد و محقق ساخته و به-منظور بررسی فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که (۱) سبک رهبری تحولی تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی از طریق یادگیری و نوآوری دارد؛ (۲) یادگیری سازمانی تأثیر مثبتی بر نوآوری و عملکرد سازمانی دارد؛ (۳) نوآوری سازمانی تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی دارد. ولی رابطه میان سبک رهبری تبادلی با یادگیری، نوآوری و عملکرد سازمانی تائید نشد. مدل معادلات ساختاری طراحیشده بر اساس محیط جامعه آماری، به شکل بومیسازی شده اش، نشان از اهمیت سبک رهبری تحولی در حرکت سازمان به سمت نوآوری و یادگیری سازمانی و درنهایت عملکرد سازمانی دارد.