آرمین خالقی؛ حسین فتحآبادی؛ عامر دهقان نجمآبادی؛ نیلوفر سلاجقه
چکیده
مقاله حاضر به بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر گرایش به نوآوری با در نظر گرفتن نقش میانجی معنویت کارکنان میپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث روش جمعآوری دادهها از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر رویکرد کمی است. جامعه آماری شامل کارشناسان شرکت مرکز تحقیقات و نوآوری صنایع خودرو سایپا است که شامل 190 نفر هستند. با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر گرایش به نوآوری با در نظر گرفتن نقش میانجی معنویت کارکنان میپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث روش جمعآوری دادهها از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر رویکرد کمی است. جامعه آماری شامل کارشناسان شرکت مرکز تحقیقات و نوآوری صنایع خودرو سایپا است که شامل 190 نفر هستند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، تعداد 127 نفر برای پژوهش انتخاب شدند. تجزیهوتحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و نرمافزار Smart PLS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش از یکسو حاکی از تأثیر مثبت و معنادار رهبری اخلاقی بر گرایش به نوآوری، رهبری اخلاقی بر معنویت و معنویت بر گرایش به نوآوری و از سویی دیگر، تأثیر غیرمستقیم رهبری اخلاقی بر گرایش به نوآوری از طریق متغیر میانجی معنویت است. این نتایج بینشهایی در رابطه با منشأ گرایش به نوآوری در سازمانها ارائه میکند.
حسن کاویانی؛ جمشید صالحی صدقیانی؛ حسین فتح آبادی
چکیده
در دهههای اخیر، تلاطم و تغییرات پیچیده محیطی، سازمانهای نظامی را ملزم به تمرکز بر مفهوم دوسوتوانی سازمانی در قالب مفهومی گستردهتر از حوزه کسبوکار نموده است. موضوعی که در تحقق آن، تفکر راهبردی نقش اساسی ایفا مینماید. پژوهش حاضر در پی تبیین رابطه تفکر راهبردی و دوسوتوانی سازمانی است. این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق کاربردی و ...
بیشتر
در دهههای اخیر، تلاطم و تغییرات پیچیده محیطی، سازمانهای نظامی را ملزم به تمرکز بر مفهوم دوسوتوانی سازمانی در قالب مفهومی گستردهتر از حوزه کسبوکار نموده است. موضوعی که در تحقق آن، تفکر راهبردی نقش اساسی ایفا مینماید. پژوهش حاضر در پی تبیین رابطه تفکر راهبردی و دوسوتوانی سازمانی است. این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق کاربردی و از جهت نحوه گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی به شمار میآید. روش تحلیل دادهها از نوع همبستگی و بهطور مشخص مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده فرماندهان و مدیران عالی دو یگان نظامی منتخب به تعداد 73 نفر میباشد. پس از متناسبسازی، از پرسشنامههای تفکر راهبردی جون مون و دوسوتوانی سازمانی جانسن بر اساس مأموریتها و اهداف سازمان هدف و نیز نظریات خبرگان دانشگاهی و کارشناسان حوزه دفاعی جهت جمعآوری دادهها استفاده گردید. روایی پرسشنامهها بر اساس نظرات خبرگان و اساتید دانشگاهی (روایی صوری) و نیز تحلیل عاملی اکتشافی (تناسب سؤالات با سازهها) و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد بین تفکر راهبردی و کلیه ابعاد آن با دوسوتوانی سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.