خلیل صفری؛ رمضان غلامی؛ ایمان حکیمی
چکیده
بر اساس نظریه تبادل اجتماعی و همچنین نظریه جایگزینهای رهبری، در صورت وجود زیرساختهای لازم، استراتژیهای مدیریت منابع انسانی میتواند جایگزین تأثیر رهبری خدمتگزار در ارتقاء تعهد عاطفی و توانمندسازی روانی کارکنان باشد. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال بررسی جایگاه و تأثیر هر یک از متغیرهای مطرح شده در سازمان استانداری فارس است ...
بیشتر
بر اساس نظریه تبادل اجتماعی و همچنین نظریه جایگزینهای رهبری، در صورت وجود زیرساختهای لازم، استراتژیهای مدیریت منابع انسانی میتواند جایگزین تأثیر رهبری خدمتگزار در ارتقاء تعهد عاطفی و توانمندسازی روانی کارکنان باشد. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال بررسی جایگاه و تأثیر هر یک از متغیرهای مطرح شده در سازمان استانداری فارس است تا امکان وجود جایگزینی مدیریت منابع انسانی با رهبری خدمتگزار را موردبررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی است که به روش پیمایشی انجام گردیده است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان استانداری فارس (1200 نفر) است که 320 نفر به روش نمونهگیری طبقهای موردبررسی قرار گرفت. بهمنظور گردآوری دادهها، از پرسشنامه استاندارد شامل 35 گویه استفاده شده است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) به کمک نرمافزار Smart-PLS3.0 بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از بررسی دادههای تحقیق بیانگر این است که از نظر آماری متغیر مدیریت منابع انسانی با تعهد بالا نمیتواند منجر به توانمندسازی روانشناختی کارکنان در استانداری فارس گردد، بنابراین میتوان عنوان نمود که در شرایط فعلی در سازمان استانداری فارس، نمیتوان مدیریت منابع انسانی با تعهد بالا را جایگزین رهبری خدمتگزار نمود. برای رسیدن به مرحله جایگزینی، نیاز به توسعه منابع انسانی و درنتیجه رشد و ارتقاء سازمان و ایجاد بسترهای لازم است.
مهناز محمدی
چکیده
چکیدهاین پژوهش با هدف شناسایی تأثیر تناسب فرد و سازمان بر تعهد سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی انجام گرفت. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری 150 نفر از کارکنان اداره کل گمرک استان اصفهان بوده که تعداد 108 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از طریق نمونهگیری تصادفی ساده ...
بیشتر
چکیدهاین پژوهش با هدف شناسایی تأثیر تناسب فرد و سازمان بر تعهد سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی انجام گرفت. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری 150 نفر از کارکنان اداره کل گمرک استان اصفهان بوده که تعداد 108 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از طریق نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. روایی و پایایی پرسشنامه با روشهای روایی محتوا و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری است که برای سنجش تناسب فرد و سازمان از پرسشنامه اسکرو گینس (2008)، توانمندسازی روانشناختی از پرسشنامه حاتمی و دستار (1390) و برای تعهد سازمانی از پرسشنامه بالفور و وکسلر (1996) استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری و نرمافزارSmart PLS استفاده شد. پس از آزمون فرضیهها، ضرایب مسیر بهدستآمده در سطح خطای 5 0/0 حاکی از تأیید مدل کلی بود. نتایج نشان داد که تناسب فرد و سازمان بر تعهد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تأثیر غیرمستقیم تناسب فرد و سازمان بر تعهد سازمانی از طریق متغیر میانجی توانمندسازی روانشناختی معنادار شناخته شد، ولی تأثیر اثر مستقیم بیشتر از اثر غیرمستقیم است؛ بنابراین تناسب فرد و سازمان و توانمندسازی روانشناختی میتوانند عواملی مؤثر در جهت تعهد سازمانی باشند. اگر مدیران سازمان به دنبال تعهد سازمانی مناسب هستند، باید بین فرد و سازمان تناسب ایجاد کرده و در جهت توانمندسازی روانشناختی کارکنان گام بردارند.
سیروس امیرقدسی؛ علی بنیادی نائینی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی رابطه متقابل مؤلفههای مدیریت دانش و توانمندسازی روانشناختی کارکنان شرکت نفت مناطق مرکزی ایران با استفاده از روش دیمتل پرداخته است. نوع تحقیق، کاربردی بوده و از بُعد روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را صاحبنظران شرکت نفت مناطق مرکزی ایران تشکیل میدهند و حجم نمونه با استفاده از روش حد اشباع نظری ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی رابطه متقابل مؤلفههای مدیریت دانش و توانمندسازی روانشناختی کارکنان شرکت نفت مناطق مرکزی ایران با استفاده از روش دیمتل پرداخته است. نوع تحقیق، کاربردی بوده و از بُعد روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را صاحبنظران شرکت نفت مناطق مرکزی ایران تشکیل میدهند و حجم نمونه با استفاده از روش حد اشباع نظری تعداد 15 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ماتریسی دیمتل بوده است. بهمنظور بررسی پایایی از آزمون مجدد استفاده شده است که ضریب همبستگی بین نتایج حاصل از نوبت اول با نوبت دوم، مقدار 87 / 0 محاسبه گردیده و پایایی پرسشنامه مورد تائید قرار گرفته است. برای شناسایی و نهاییسازی مؤلفهها از نظر خبرگان استفاده شده و علاوه بر آن از آنجا که در روش مقایسات زوجی ارتباطات تمامی عوامل با هم سنجیده میشوند، پرسشنامه از روایی قابل قبولی برخوردار است. بررسی نتایج نشان داد که در تأثیرگذاری با شدت تأثیر بالای 70 درصد، تأثیرگذارترین عامل کاربرد دانش است. از نظر شدت تأثیرگذاری مؤلفههای مدیریت دانش، به ترتیب مؤلفههای کاربرد دانش و ایجاد دانش بودهاند که بیشترین تأثیرگذاری را داشتهاند. همچنین در میان مؤلفههای مدیریت دانش، مؤلفه کاربرد دانش مؤثرترین مؤلفه بوده و بیشترین تعداد تأثیرگذاری را نیز بر مؤلفههای ایجاد، پالایش و انتشار دانش داشته است. دو متغیر توانمندسازی و ثبت دانش بااینکه در رده متغیرهای تأثیرگذار هستند، ولی در دامنه تأثیرگذاری بسیار بالا قرار نداشتهاند. بهعلاوه متغیر توانمندسازی و مؤلفه ثبت دانش بر مؤلفه پالایش دانش به ترتیب با شدت 514 / 2 و 602 / 2 دارای تأثیرگذاری نسبتاً بالایی هستند.
علیرضا امینی؛ فرزانه ابراهیمی قمصری
چکیده
ازآنجاییکه مشاغل کنونی بهقدری پیچیدهاند که بروز اشتباه در آنها اجتنابناپذیر است، اهمیت فهم یادگیری از اشتباههای سازمانی نیازی است دوچندان شده است. پژوهش حاضر با تأکید بر کیفیت زندگی کاری و توانمندسازی روانشناختی کارکنان به بررسی اثر اشاعه فرهنگ مدیریت اشتباه بر آنها پرداخته است. جهت بررسی این اثرات در این پژوهش از روش ...
بیشتر
ازآنجاییکه مشاغل کنونی بهقدری پیچیدهاند که بروز اشتباه در آنها اجتنابناپذیر است، اهمیت فهم یادگیری از اشتباههای سازمانی نیازی است دوچندان شده است. پژوهش حاضر با تأکید بر کیفیت زندگی کاری و توانمندسازی روانشناختی کارکنان به بررسی اثر اشاعه فرهنگ مدیریت اشتباه بر آنها پرداخته است. جهت بررسی این اثرات در این پژوهش از روش تحلیلی – پیمایشی استفاده شده است. از جامعه آماری کلیه کارکنان برنامهساز معاونت صدای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تعداد 200 نفر بهعنوان نمونه بر اساس دسترسی حضورشان انتخاب شد. سپس پرسشنامهای جهت جمعآوری دادههای پژوهش تنظیم شد و دادههای حاصل با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار داده است. نتایج حاکی از آن است که فرهنگ مدیریت اشتباه بر توانمندسازی روانشناختی برنامهساز حوزه معاونت صدا تأثیر مثبت مستقیم داشته، ضمن اینکه کیفیت زندگی کاری آنها بر این رابطه اثر میانجی نیز دارد.
قاسم بخشنده؛ جعفر عباس پور؛ علی چیت ساز
چکیده
در میان پژوهشهای انجام شده درباره رهبری، رهبری تحولآفرین بیشتر بررسی شده است. در این میان، رشد پژوهشهای مختلف در حوزه رهبری تحولآفرین و نقش آن در توانمندسازی روانشناختی کارکنان، موجب پراکندگی اطلاعات در این حوزه گردیده است؛ ازاینرو انجام پژوهشهای ترکیبی که عصاره پژوهشهای انجام شده در این موضوع را به شیوه نظامند و علمی ...
بیشتر
در میان پژوهشهای انجام شده درباره رهبری، رهبری تحولآفرین بیشتر بررسی شده است. در این میان، رشد پژوهشهای مختلف در حوزه رهبری تحولآفرین و نقش آن در توانمندسازی روانشناختی کارکنان، موجب پراکندگی اطلاعات در این حوزه گردیده است؛ ازاینرو انجام پژوهشهای ترکیبی که عصاره پژوهشهای انجام شده در این موضوع را به شیوه نظامند و علمی فراروی پژوهشگران قرار دهد اهمیت فراوانی دارد. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهشهای انجام شده در حوزه تأثیر رهبری تحولآفرین بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان، با استفاده از روش فراتحلیل و نرمافزار جامع فراتحلیل CMA2 تعداد 11 پژوهش انجام شده در این حوزه در ایران را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه فراتحلیل نشان داد که تأثیر رهبری تحولآفرین بر توانمندسازی روانشناختی با اندازه اثر 6/0، بالاتر از حد متوسط بوده است. علاوه بر این، از میان ابعاد رهبری تحولآفرین، ملاحظات فردی و نفوذ آرمانی به ترتیب با اندازه اثرهای 547/0 و 452/0 بیشترین و کمترین تأثیر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان در ایران دارند.
رضا واعظی؛ اسماعیل سبزیکاران
چکیده
هدف از این تحقیق شناسایی ارتباط توانمندسازی روانشناختی کارکنان با ساختار سازمانی می باشد. توانمندسازی روانشناختی نیز بعنوان یکی از مهمترین مباحث توسعه منابع انسانی، دارای چهار مؤلفه شایستگی، خود تعیین کنندگی، معنیداری و اثرگذاری است (مطالعات اسپریتزر). این پژوهش به لحاظ اهداف پژوهشی کاربردی و با شیوه توصیفی - همبستگی اجرا شده ...
بیشتر
هدف از این تحقیق شناسایی ارتباط توانمندسازی روانشناختی کارکنان با ساختار سازمانی می باشد. توانمندسازی روانشناختی نیز بعنوان یکی از مهمترین مباحث توسعه منابع انسانی، دارای چهار مؤلفه شایستگی، خود تعیین کنندگی، معنیداری و اثرگذاری است (مطالعات اسپریتزر). این پژوهش به لحاظ اهداف پژوهشی کاربردی و با شیوه توصیفی - همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 560 نفر از کارکنان شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران - منطقه تهران بوده که به کمک فرمول تعیین حجم نمونه در فضای دوجمله ای و روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 230 نفر از آنان بعنوان نمونه انتخاب گردید. همچنین با محاسبه و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، رابطه بین ساختار سازمانی و توانمندسازی کارکنان مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس، نتایج تحقیق منجر به معرفی ابعاد ساختاری مورد نیاز برای توانمندسازی کارکنان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران - منظقه تهران شد. ارائه الگوی ساختاری مناسب جهت توانمندسازی کارکنان جامعه تحقیق نیز از دیگر نتایج این پژوهش می باشد.