حسن جعفریانی
چکیده
چکیده
علیرغم گذشت دههها از ایجاد صنعت بیمه در کشور، این صنعت از عدم نفوذ اجتماعی رنج میبرد. هزینه سرانه بیمه در ایران کمتر از 100 دلار است و تقریباً 15 درصد میانگین جهانی است. این تحقیق بر آن است تا بررسی کند چگونه میتوان نفوذ اجتماعی صنعت بیمه را ارتقا داد. برای پاسخ به این سؤال با مرور مبانی نظری مدلی مفهومی پیشنهاد شد که ...
بیشتر
چکیده
علیرغم گذشت دههها از ایجاد صنعت بیمه در کشور، این صنعت از عدم نفوذ اجتماعی رنج میبرد. هزینه سرانه بیمه در ایران کمتر از 100 دلار است و تقریباً 15 درصد میانگین جهانی است. این تحقیق بر آن است تا بررسی کند چگونه میتوان نفوذ اجتماعی صنعت بیمه را ارتقا داد. برای پاسخ به این سؤال با مرور مبانی نظری مدلی مفهومی پیشنهاد شد که بر اساس آن، اخلاق حرفهای و مهارت سیاسی میتوانند برای این صنعت نفوذ اجتماعی را به ارمغان بیاورند. برای آزمون مدل تحقیق فروشندگان بیمه خراسان شمالی بهعنوان جامعه تحقیق تعریف شدند. از بین 1100 نفر جامعه آماری 276 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامههای تحقیق به شیوه خوشهای بین جامعه تحقیق توزیع شد. دادهها با نرمافزار لیزرل (تحلیل مسیر، تحلیل عاملی تائیدی، برازش مدل) مورد آزمون واقع شدند. یافتههای تحقیق نشان میدهد مهارت سیاسی و اخلاق حرفهای مجموعاً میتوانند 74 درصد از تغییرات در نفوذ اجتماعی را پیشبینی کنند. همچنین ثابت شد مهارت سیاسی، میتواند نقش واسط را بین اخلاق حرفهای و نفوذ اجتماعی داشته باشد. صنعت بیمه برای رشد نیاز به نفوذ اجتماعی دارد. تحقیق نشان میدهد اخلاق حرفهای میتواند نفوذ اجتماعی را ارتقا دهد. اگر مدیران صنعت بیمه بسترهای لازم را برای ظهور و بروز اخلاق حرفهای فراهم کنند و فروشندگان نیز از مهارت سیاسی به معنای ایجاد زبان مفاهمه برخوردار باشند، صنعت بیمه در جایگاه شایسته خویش قرار خواهد گرفت.
میرعلی سیدنقوی؛ غدیر شکیباجمال آباد؛ سیدحسین جلالی
چکیده
همکاریهای استراتژیک راهکار اثربخشی برای ارتقای توان رقابتی بنگاههای تجاری، به ویژه در میان شرکتهای کوچک و متوسط تکنولوژیمحور است، اما شکلگیری این همکاریها بدون توجه به محیط نهادی امکانپذیر نیست. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش رویکرد سیاسی از دیدگاه نظریۀ نهادی در شکلگیری همکاریهای استراتژیک میان شرکتهای تکنولوژیمحور ...
بیشتر
همکاریهای استراتژیک راهکار اثربخشی برای ارتقای توان رقابتی بنگاههای تجاری، به ویژه در میان شرکتهای کوچک و متوسط تکنولوژیمحور است، اما شکلگیری این همکاریها بدون توجه به محیط نهادی امکانپذیر نیست. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش رویکرد سیاسی از دیدگاه نظریۀ نهادی در شکلگیری همکاریهای استراتژیک میان شرکتهای تکنولوژیمحور است. برای دستیابی به این هدف، دادههای مورد نیاز بر اساس منطق نمونهگیری تصادفی ساده و از نمونهای به حجم 308 نفر از مدیران ارشد و اعضای هیئتمدیره شرکتهای تکنولوژیمحور فعال در پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد سراسر کشور گردآوری شدهاند و نقش رویکرد سیاسی در شکلگیری همکاریهای استراتژیک از منظر چهار وجه نظام حقوقی، نظام مالی، نظام ارزشی و اعتماد به روش تحلیل عاملی و مدلهای رگرسیون چندگانه مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاضر بر مبنای نظریۀ نهادی تبیین روشنی از نقش رویکرد سیاسی در شکلگیری همکاریهای استراتژیک فراهم میکند و نشان میدهد مهارتهای برگرفته از رویکرد سیاسی بیشترین میزان تأثیرگذاری در شکلگیری همکاریهای استراتژیک را از منظر نظام مالی و نظام حقوقی دارد. به علاوه، نتایج همراستا با پیشینه نظری بیانگر اهمیت توسعه زیرساختهای نهادی در هر چهار وجه، به ویژه نظام مالی و نظام حقوقی، برای تسهیل شکلگیری همکاریهای استراتژیک و توسعه اقتصاد دانشبنیان است.
محمد یزدانی زیارت؛ عباسعلی رستگار
چکیده
امروزه سازمانهای موفق به کارکنانی نیاز دارند که توانایی ارتباطی بالایی داشته باشند. وجود عزت نفس و به ویژه مجهز بودن به مهارتهای سیاسی در مجموعه های سازمانی می تواند در بهبود ارتباطات بین فردی موثر واقع شود. هدف تحقیق حاضر تبیین آماری بین روابط این متغیرهای سه گانه است. روش تحقیق، کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است و ابزار گردآوری ...
بیشتر
امروزه سازمانهای موفق به کارکنانی نیاز دارند که توانایی ارتباطی بالایی داشته باشند. وجود عزت نفس و به ویژه مجهز بودن به مهارتهای سیاسی در مجموعه های سازمانی می تواند در بهبود ارتباطات بین فردی موثر واقع شود. هدف تحقیق حاضر تبیین آماری بین روابط این متغیرهای سه گانه است. روش تحقیق، کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق تمامی کارکنان استانداری خراسان شمالی میباشند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه آماری از بین آنها انتخاب شده است. برای آزمون فرضیهها از روشهای همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی ساده و چندگانه و نیز مقایسه میانگین یک جامعه آماری استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از تأثیر مثبت و معنادار مهارتهای سیاسی بر عزت نفس، و تأثیر منفی و معنادار مهارتهای سیاسی و عزت نفس بر ارتباط گریزی سازمانی است. همچنین، نقش عزت نفس به عنوان متغیر واسط، مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به نتایج این تحقیق، پیشنهاد میشود مدیران و کارکنان، مهارتهای سیاسی و عوامل مؤثر بر توسعه عزت نفس را شناسایی کنند و در جهت کسب و عملی نمودن آنها در جهت کاهش ارتباطگریزی سازمانی گام بردارند.