ابراهیم رجب پور؛ مهنوش سهیلی نیک
چکیده
چکیدهاگرچه فعالیتهای شغلی برای موفقیت شغلی افراد پیامدهای مثبتی دارد، اما سؤال مهم راجع به این است: آیا این پیشبرد برای جنبههای موفقیت شغلی ذهنی هم سودمند است؟ موفقیت شغلی ذهنی میتواند تأثیرات شگرفی بر سازگاری شغلی کارکنان داشته باشد. از سویی دیگر اجرای موفقیتآمیز اقدامات مدیریت منابع انسانی و بهطور ویژه، مدیریت مسیر شغلی ...
بیشتر
چکیدهاگرچه فعالیتهای شغلی برای موفقیت شغلی افراد پیامدهای مثبتی دارد، اما سؤال مهم راجع به این است: آیا این پیشبرد برای جنبههای موفقیت شغلی ذهنی هم سودمند است؟ موفقیت شغلی ذهنی میتواند تأثیرات شگرفی بر سازگاری شغلی کارکنان داشته باشد. از سویی دیگر اجرای موفقیتآمیز اقدامات مدیریت منابع انسانی و بهطور ویژه، مدیریت مسیر شغلی باعث سازگاری و رضایت شغلی کارکنان میشود. ازاینرو، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر موفقیت شغلی ذهنی بر مدیریت مسیر شغلی و سازگاری شغلی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارکنان ستاد بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی مستقر در شهر تهران با تعداد 430 نفر تشکیل میدهند. تعداد نمونه آماری 206 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد شامل سه متغیر پژوهش؛ در مقیاس پنجدرجهای لیکرت است. روایی پرسشنامه ازنظر محتوایی و سازه موردبررسی قرار گرفته و پایایی نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (97/0)، محاسبه گردید. دادههای گردآوری شده با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS و LISREL مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که موفقیت شغلی ذهنی بر مدیریت مسیر شغلی و سازگاری شغلی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد، مدیریت مسیر شغلی نقش میانجیگری مثبت و معناداری بین موفقیت شغلی ذهنی و سازگاری شغلی ایفا میکند.
مصطفی راوند؛ محمدعلی سرلک؛ میرعلی سیدنقوی
چکیده
امروزه چالش حیاتی که سازمانهای دنیا و بهویژه سازمانهای دولتی ایران با آن دست به گریباناند، روزمرگی و فقدان روحیه کاری در جهت رشد و تعالی سازمان و عدم تلاش کارکنان، جهت دستیابی به اهداف و استراتژیهای مدنظر سازمان و بهتبع آن، کاهش سازگاری و انطباق اهداف و استراتژیهای منابع انسانی با اهداف و استراتژیهای سازمان و عدم توجه ...
بیشتر
امروزه چالش حیاتی که سازمانهای دنیا و بهویژه سازمانهای دولتی ایران با آن دست به گریباناند، روزمرگی و فقدان روحیه کاری در جهت رشد و تعالی سازمان و عدم تلاش کارکنان، جهت دستیابی به اهداف و استراتژیهای مدنظر سازمان و بهتبع آن، کاهش سازگاری و انطباق اهداف و استراتژیهای منابع انسانی با اهداف و استراتژیهای سازمان و عدم توجه به مسأله حرفهایگرایی مدیریت در حوزه منابع انسانی بهمنظور استفاده بهینه از قابلیتهای فنی و اخلاقی این سرمایههای اجتماعی است. مقاله حاضر در نظر دارد تا عوامل مؤثر بر حرفهایگرایی منابع انسانی سازمانهای دولتی ایران را مورد بررسی قرار دهد؛ جاییکه بهعنوان شاهراه ورود، نگهداشت و خروج حرفهایها، مهمترین نقش را در رشد و تعالی سازمانها و اجتماع ایفا مینماید. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. تحقیق، شامل 5 متغیر اصلی و 14 متغیر فرعی است که از ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان مرتبط با حوزه مدیریت منابع انسانی صنعت برق استخراج گردیدهاند. جامعه آماری، کارکنان بخشهای دولتی حوزه برق وزارت نیرو با تعداد 10000 نفر میباشند؛ تعداد نمونه، بر اساس جدول مورگان، 370 نفر به دست آمد و با توجه به پراکندگی نمونه و احتمال عدم بازگشت پاسخهای مورد انتظار، تعداد 600 پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای توزیع گردید که کار تحلیل دادهها با 480 مورد پالایششده صورت گرفت. بهمنظور تحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر و رگرسیون چندمتغیره بهروش گام به گام استفاده شده است که نتیجه تحلیلها، در قالب نقش میانجی انجمن حرفهایگرایی مدیریت منابع انسانی به بخش حاکمیتی دولت پیشنهاد شده است.