حاجیه رجبی فرجاد؛ حنانه جهانگیری
چکیده
شناخت نیروی انسانی و عوامل مؤثر بر کارآیی آنها جهت بهکارگیری هرچه مطلوبتر این سرمایه سازمانی یکی از دلمشغولیهای مدیران سازمانها بوده و هست. از جمله عوامل مؤثر بر کارآیی سازمان، توجه به آوای کارکنان است. هدف این مطالعه تعیین تأثیر هوش فرهنگی بر آوای کارکنان با نقش میانجی رهبری تحولآفرین است. برای اجرای این مطالعه از روش ...
بیشتر
شناخت نیروی انسانی و عوامل مؤثر بر کارآیی آنها جهت بهکارگیری هرچه مطلوبتر این سرمایه سازمانی یکی از دلمشغولیهای مدیران سازمانها بوده و هست. از جمله عوامل مؤثر بر کارآیی سازمان، توجه به آوای کارکنان است. هدف این مطالعه تعیین تأثیر هوش فرهنگی بر آوای کارکنان با نقش میانجی رهبری تحولآفرین است. برای اجرای این مطالعه از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری در این تحقیق شامل دو بخش است. در بخش اول، مسئولین بخشهای مختلف تخصصی و بستری در قالب رهبرانی تحولآفرین به تعداد 35 نفر بود که تعداد 32 نفر در این پیمایش شرکت داشتند. بخش دوم، پرستاران بیمارستان شهدای تجریش به تعداد 550 نفر بود که تعداد 226 نفر بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی جمعآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامه بود. برای آزمون فرضیههای تحقیق از آزمون مدل معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS نسخه 2 استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که هوش فرهنگی با ضریب مسیر (417/0) بر آوای کارکنان با نقش میانجی رهبری تحولآفرین تأثیر دارد. همچنین، هوش فرهنگی با ضریب مسیر (833/0) و (692/0) به ترتیب بر آوای کارکنان و رهبری تحولآفرین تأثیر دارد. همچنین، رهبری تحولآفرین با ضریب مسیر (160/0) بر آوای کارکنان تأثیر دارد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با بهکارگیری سبک رهبری تحولآفرین و با تکیه بر هوش فرهنگی، پذیرش روابط مثبت با دیگران را تسهیل شد و از این طریق میتوان آوای کارکنان را به نحو مناسبتری درک نمود.
حامد محمدی شهرودی؛ علی شیرازی؛ فرشته صادقی
چکیده
امروزه با بینالمللی شدن سازمانها، اهمیت ارتباطات فرهنگی در سازمانها، بخصوص در سازمانهایی که فعالیتهای بینالمللی دارند، بیشتر میشود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هوش فرهنگی کارکنان بر رفتارهای شهروندی آنان از طریق بهبود یا تقویت همدلی فرهنگی است که رویکردی کمّی دارد و دادهها با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه، ...
بیشتر
امروزه با بینالمللی شدن سازمانها، اهمیت ارتباطات فرهنگی در سازمانها، بخصوص در سازمانهایی که فعالیتهای بینالمللی دارند، بیشتر میشود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هوش فرهنگی کارکنان بر رفتارهای شهروندی آنان از طریق بهبود یا تقویت همدلی فرهنگی است که رویکردی کمّی دارد و دادهها با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه، گردآوری شدند. تعداد اعضای جامعه آماری از کارکنان واحد بینالمللِ یک شرکت لبنی به تعداد 190 نفر بودند. برای نمونهگیری از سرشماری استفاده شد و پرسشنامهها میان تمامی اعضای جامعه آماری توزیع گردید؛ درنهایت تعداد 152 پرسشنامه گردآوری و در تحلیلها مورداستفاده قرار گرفت. بهمنظور تحلیل دادههای پژوهش نیز از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار اسمارت پی.آل.اس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که هوش فرهنگی بر همدلی فرهنگی تأثیر معنادار دارد. بعلاوه، متغیر همدلی فرهنگی نیز بر سه ابعاد جوانمردی، نزاکت و نوعدوستی تأثیر معنادار دارد. از طرفی همدلی فرهنگی نیز نقش میانجی را در ارتباط بین هوش فرهنگی و رفتار شهروندی سازمانی دارد.
مهدی ابراهیمی نژاد رفسنجانی؛ فرجام زارع؛ سجاد حسینی؛ زهرا رضائی
چکیده
سرعت فزاینده تغییرات از یک سو و تشدید رقابت بین سازمانها از سوی دیگر سبب شده است که سازمانها به دنبال راهکاری جهت انعطافپذیری بیشتر در پاسخ به نیازها و تغییرات محیطی باشند. به نظر میرسد حرکت به سوی ایجاد سازمان-هایی که از سرعت و انعطافپذیری بالایی در پاسخ به محیط متغیر برخوردارند راهحلی حیاتی و مؤثر باشد. یکی از عوامل مؤثر ...
بیشتر
سرعت فزاینده تغییرات از یک سو و تشدید رقابت بین سازمانها از سوی دیگر سبب شده است که سازمانها به دنبال راهکاری جهت انعطافپذیری بیشتر در پاسخ به نیازها و تغییرات محیطی باشند. به نظر میرسد حرکت به سوی ایجاد سازمان-هایی که از سرعت و انعطافپذیری بالایی در پاسخ به محیط متغیر برخوردارند راهحلی حیاتی و مؤثر باشد. یکی از عوامل مؤثر جهت همگام شدن با تغییرات و پاسخگویی به آنها، چابکی است. این تحقیق میتواند با هدف بررسی مؤلفههای تأثیرگذار هوش سازمانی و هوش فرهنگی بر چابکی سازمانی، نقش مهمی را در این زمینه ایفا نماید. جامعه آماری این پژوهش کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان فارس (202 نفر) میباشند که از این تعداد، 115 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نوع پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامههای استاندارد آلبرخت (2002) جهت هوش سازمانی، پرسشنامه آنگ و همکاران (2004) جهت هوش فرهنگی و درنهایت بهمنظور سنجش چابکی سازمانی از پرسشنامه گلدمن و ناگل (1991) گردآوری شده است. دادهها از طریق نرمافزار آماری لیزرل و SPSS تجزیهوتحلیل شدهاند. نتایج نشان میدهد که مدل تحقیق از برازش قابل قبولی برخوردار است. همچنین کلیه ابعاد هوش سازمانی و هوش فرهنگی بهاستثنای بعد فشار عملکرد از ابعاد هوش سازمانی، بر چابکی سازمانی تأثیرگذارند.
مهدی ابزری؛ اکبر اعتباریان؛ اعظم خانی
چکیده
امروزه سازمان ها به دنبال افرادی هستند که بتوانند به صورت گروهی عملکرد مطلوبی داشته باشند و از سوی دیگر توانایی برقراری ارتباط و تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگ های مختلف را دارا باشند. بنابراین لازم است با فرهنگ های مختلف آشنا باشند و به طور مناسب با افراد سایر فرهنگ ها ارتباط برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. ...
بیشتر
امروزه سازمان ها به دنبال افرادی هستند که بتوانند به صورت گروهی عملکرد مطلوبی داشته باشند و از سوی دیگر توانایی برقراری ارتباط و تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگ های مختلف را دارا باشند. بنابراین لازم است با فرهنگ های مختلف آشنا باشند و به طور مناسب با افراد سایر فرهنگ ها ارتباط برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. این مطالعه به بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی در47 گروه کاری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان پرداخته است. دادهها پس از جمع آوری از طریق پرسشنامههای هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی بوسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد بین هوش فرهنگی و مؤلفههای آن (استراتژی، دانش، انگیزش و رفتار) با اثربخشی گروهی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین از بین این مؤلفهها، مؤلفه انگیزش و رفتار، قابلیت پیش بینی اثربخشی گروهی را دارا بودند.