علی محمودی؛ عباس خمسه؛ مهرداد حسینی شکیب
چکیده
توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و تجهیز کشورها به منابع اطلاعاتی و ارتباطی برخط، بانکها را با توجه به جایگاه استراتژیکی که در صنعت مالی دارند، در سالهای اخیر از فضای سنتی به بستر بانکداری مبتنی بر زیرساختهای متمرکز و فرا شعبهای سوق داده است. مفهوم بانکداری اجتماعی با تکیه بر ارتقاء فناوری و داده محوری، فضای جدیدی ...
بیشتر
توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و تجهیز کشورها به منابع اطلاعاتی و ارتباطی برخط، بانکها را با توجه به جایگاه استراتژیکی که در صنعت مالی دارند، در سالهای اخیر از فضای سنتی به بستر بانکداری مبتنی بر زیرساختهای متمرکز و فرا شعبهای سوق داده است. مفهوم بانکداری اجتماعی با تکیه بر ارتقاء فناوری و داده محوری، فضای جدیدی را در اختیار صنعت بانکداری کشور قرارداده که در این پژوهش شناسایی شاخصهای مؤثر بر فرآیند نوآوری بانکداری اجتماعی با رویکرد تحول دیجیتال مدنظر قرار گرفته است. پژوهش حاضر، از حیث هدف کاربردی بوده و در پژوهشهای کیفی-کمی دستهبندی میگردد. جهت شناسایی شاخصهای مؤثر بر فرآیند نوآوری بانکداری اجتماعی با رویکرد تحول دیجیتال با استفاده از مرور جامع ادبیات و پیشینه پژوهش و روش دلفی، از نظرات اساتید حوزه مدیریت تکنولوژی و نوآوری، مدیران و کارشناسان خبره صنعت بانکداری کشور استفاده شده است. همچنین برای بررسی برازش مدل نظری پژوهش، روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار AMOS مورداستفاده قرار گرفته و با تحلیل عاملی 36 شاخص در قالب 6 عامل کلیدی در زمینه فرآیند نوآوری بانکداری اجتماعی با رویکرد تحول دیجیتال شناسایی و تأیید گردید. نتایج نشان دهنده آن است عوامل کلیدی قوانین و سیاستها، رویکرد نوآورانه، امنیت، ساختار صنعت بانکداری، عوامل اجتماعی و زیرساخت تحول دیجیتال به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارائه الگوی نوآورانه بانکداری اجتماعی مبتنی بر تحول دیجیتال در صنعت بانکداری ایران داشته که مدیران ارشد و سیاستگذاران صنعت بانکداری میبایست در جهت تقویت این عوامل بکوشند.
مهناز محمدی
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی تأثیر تناسب فرد و سازمان بر تعهد سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی انجام گرفت. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری 150 نفر از کارکنان اداره کل گمرک استان اصفهان بوده که تعداد 108 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از طریق نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی تأثیر تناسب فرد و سازمان بر تعهد سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی انجام گرفت. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری 150 نفر از کارکنان اداره کل گمرک استان اصفهان بوده که تعداد 108 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از طریق نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. روایی و پایایی پرسشنامه با روشهای روایی محتوا و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری است که برای سنجش تناسب فرد و سازمان از پرسشنامه اسکرو گینس (2008)، توانمندسازی روانشناختی از پرسشنامه حاتمی و دستار (1390) و برای تعهد سازمانی از پرسشنامه بالفور و وکسلر (1996) استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری و نرمافزارSmart PLS استفاده شد. پس از آزمون فرضیهها، ضرایب مسیر بهدستآمده در سطح خطای 5 0/0 حاکی از تأیید مدل کلی بود. نتایج نشان داد که تناسب فرد و سازمان بر تعهد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تأثیر غیرمستقیم تناسب فرد و سازمان بر تعهد سازمانی از طریق متغیر میانجی توانمندسازی روانشناختی معنادار شناخته شد، ولی تأثیر اثر مستقیم بیشتر از اثر غیرمستقیم است؛ بنابراین تناسب فرد و سازمان و توانمندسازی روانشناختی میتوانند عواملی مؤثر در جهت تعهد سازمانی باشند. اگر مدیران سازمان به دنبال تعهد سازمانی مناسب هستند، باید بین فرد و سازمان تناسب ایجاد کرده و در جهت توانمندسازی روانشناختی کارکنان گام بردارند.
مهران زهدی؛ رضا شافعی؛ سیدرضا هاشمی
چکیده
امروزه شرکت های پیشرو سعی دارند از طریق ارضای نیازهای مشتریان به بهترین نحو ممکن سودآوری خود را افزایش دهند. این نکته، کلیدی ترین پایه موفقیت آن ها و بر پایه استراتژی بازارگرایی است. بازارگرایی از جمله مباحث مهم و محوری در مدیریت بازار و مشتری است. از آنجا که با عملکرد کسب و کار شرکت ها رابطه مثبتی دارد، عملکرد نیروهای شرکت را هر چه ...
بیشتر
امروزه شرکت های پیشرو سعی دارند از طریق ارضای نیازهای مشتریان به بهترین نحو ممکن سودآوری خود را افزایش دهند. این نکته، کلیدی ترین پایه موفقیت آن ها و بر پایه استراتژی بازارگرایی است. بازارگرایی از جمله مباحث مهم و محوری در مدیریت بازار و مشتری است. از آنجا که با عملکرد کسب و کار شرکت ها رابطه مثبتی دارد، عملکرد نیروهای شرکت را هر چه بیشتر به سمت بازار، مشتری و ارتباطات سازمانی سوق داده است؛ ازاین رو این پژوهش به مطالعه تاثیر بازارگرایی بر قابلیت های ارتباطی در شرکت های کوچک و متوسط صنعتی شهر کرمانشاه پرداخته است. برای این منظور هفت فرضیه مطرح شده است. روش تحقیق با توجه به هدف تحقیق، کاربردی و با عنایت به نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی و همبستگی می باشد. همچنین تحلیل مدل پژوهش از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار آموس انجام گرفته است. جامعه آماری مطالعه حاضر را مدیران شرکت های کوچک و متوسط صنعتی در کرمانشاه تشکیل داده و نمونه لازم با بهره گیری از روش طبقه بندی انتخاب شده است. دادههای مربوط به پرسش نامه و متغیرهای هر سوال و فرضیه در مقیاس های 1 تا 20 ارزیابی گردیده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد بین بازارگرایی و قابلیت های ارتباطی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج کلی حاصل از آزمون فرضیات پژوهش، نشان دهنده تایید کلی روابط مورد فرض پژوهش است. در مدل مورد بررسی، مقادیر شاخص های برازش (916/0CFI= و 909/0NFI= ) نشان دهنده مناسب بودن مدل هستند.