امین نیک پور
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تسهیم دانش بر بالندگی سازمانی با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی کارکنان است. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، توسعهای- کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان شعب تأمین اجتماعی شهر کرمان بوده و تعداد 136 نفر با استفاده از فرمول ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تسهیم دانش بر بالندگی سازمانی با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی کارکنان است. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، توسعهای- کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان شعب تأمین اجتماعی شهر کرمان بوده و تعداد 136 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامههای تسهیم دانش، خودکارآمدی کارکنان و بالندگی سازمانی هستند که روایی محتوایی و سازه این پرسشنامهها و همچنین پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. به منظور آزمون فرضیهها، از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Smart PLS استفاده شده است. یافتههای پژوهش ضمن تأیید الگوی پیشنهادی، نشان داد که تسهیم دانش و خودکارآمدی کارکنان بر بالندگی سازمانی تأثیر مثبت میگذارند. همچنین، اثر میانجیگری خودکارآمدی کارکنان در رابطه بین تسهیم دانش و بالندگی سازمانی مورد تأیید قرار گرفت.
ملیحه آبی حسن پور؛ سمیرا پور؛ سید مرتضی غیور باغبانی
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر خودکارآمدی و توانمندسازی روانشناختی معلمان زن در مقطع ابتدایی بر روی فرسودگی شغلی آنان بوده است. خودکارآمدی معلمان، نقش اساسی در تربیت و آموزش دانش آموزان دارد. هدف اصلی از توانمندسازی این است که مدیران مغزهای کارکنان را همانند بازوانشان به کار بیندازند. یک شغل رضایتبخش میتواند به منبع نارضایتی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر خودکارآمدی و توانمندسازی روانشناختی معلمان زن در مقطع ابتدایی بر روی فرسودگی شغلی آنان بوده است. خودکارآمدی معلمان، نقش اساسی در تربیت و آموزش دانش آموزان دارد. هدف اصلی از توانمندسازی این است که مدیران مغزهای کارکنان را همانند بازوانشان به کار بیندازند. یک شغل رضایتبخش میتواند به منبع نارضایتی تبدیل شود و فرسودگی شغلی را به دنبال داشته باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی و بهطور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری بوده است؛ بدین منظور نمونهای به حجم 325 آزمودنی از بین معلمان زن مدارس ابتدایی منطقه تبادکان شهر مشهد در سال تحصیلی 96-1395 که تعداد 2100 نفر گزارش شده است، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید که به روش انفرادی توسط آزمودنیها تکمیل و پایایی و روایی پرسشنامهها بررسی شد. بهمنظور برازش مدل مفهومی و نیز آزمون فرضیات از نرمافزار لیزرل استفاده گردید. نتایج نشان داد بین توانمندسازی روانشناختی و خودکارآمدی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ همچنین بین توانمندسازی روانشناختی و فرسودگی شغلی رابطه منفی و معنادار و بین خودکارآمدی و فرسودگی شغلی نیز رابطه منفی و معناداری وجود دارد. ازاینرو پیشنهاد میشود سازمانهای آموزشوپرورش با روشهای مختلف ایجاد و تقویت توانمندسازی روانشناختی و بالابردن سطح خودکارآمدی نیروی انسانی خود بکوشند تا بتوانند فرسودگی را در بین نیروی انسانی کاهش دهند.