یوسف رمضانی؛ زهرا کریمی؛ سعید جفا
چکیده
ازآنجاکه رفتار سازمانی نوین و عملکرد سازمانی با پیچیدگیهایی روز افزون مواجه است، آشنایی بیشتر مدیران و کارکنان سازمانها با این پیچیدگیها و در نتیجه تلاش در راستای افزایش عملکرد منابع انسانی ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کار عاطفی بر عملکرد شغلی با توجه به نقش تعدیلگری حمایت سازمانی، حمایت مدیریت و حمایت همکار ...
بیشتر
ازآنجاکه رفتار سازمانی نوین و عملکرد سازمانی با پیچیدگیهایی روز افزون مواجه است، آشنایی بیشتر مدیران و کارکنان سازمانها با این پیچیدگیها و در نتیجه تلاش در راستای افزایش عملکرد منابع انسانی ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کار عاطفی بر عملکرد شغلی با توجه به نقش تعدیلگری حمایت سازمانی، حمایت مدیریت و حمایت همکار در سال 1396 در بین کارکنان یک سازمان عمومی در شهر مشهد انجام شده است. بدین منظور نمونهای شامل 376 نفر از کارکنان به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب و بهمنظور جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه استانداردکار عاطفی، عملکرد شغلی، حمایت سازمانی، حمایت مدیریت و حمایت همکار توزیع شد. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ بزرگتر از70% برای سازههای مختلف پرسشنامه، پایایی آن را مورد تأیید قرار داد. از روش مدلسازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیهها استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که اقدام عمیق و سطحی به ترتیب برابر با 141/0 و 146/0 بر عملکرد شغلی اثر گذار هستند که هر دو در سطح اطمینان 95/0 معنادار میباشند. علاوه بر این نتایج حاصل از بررسی نقش تعدیلگر حمایت مدیریت، حمایت همکار و حمایت سازمانی نیز بیانگر تأیید نقش تعدیلگری این متغیرها در رابطه بین اقدام عمیق و اقدام سطحی با عملکرد شغلی میباشند.
یوسف رمضانی؛ امیر حسین باقریه مشهدی؛ آرزو رمضانی چاهک؛ منیره حسین پور
چکیده
تاکنون تلاشهای زیادی صورت گرفته تا عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مورد شناسایی قرار گیرد. بااینحال اکثر این مطالعات در خارج از کشور انجام شده و بدین لحاظ بومیسازی آن در نظام آموزش عالی کشور نیازمند توجه ویژه است. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه عملکرد شغلی در دانشگاه با تأکید بر عوامل رضایت شغلی، گرایش ...
بیشتر
تاکنون تلاشهای زیادی صورت گرفته تا عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مورد شناسایی قرار گیرد. بااینحال اکثر این مطالعات در خارج از کشور انجام شده و بدین لحاظ بومیسازی آن در نظام آموزش عالی کشور نیازمند توجه ویژه است. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه عملکرد شغلی در دانشگاه با تأکید بر عوامل رضایت شغلی، گرایش کاری و تعهد سازمانی است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان یک موسسه آموزش عالی شهر مشهد به تعداد 96 نفر تشکیل داده و روش نمونهگیری سرشماری است که درنهایت تعداد 92 پرسشنامه جمعآوری شد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد شامل 28 سؤال میباشد که از روایی و پایایی مناسب برخوردار است. همچنین بهمنظور سنجش مدل و برازندگی آن به بررسی شاخصهای برازندگی مدل پرداخته شد که نتایج آن بیانگر مناسب بودن مدل است. بهمنظور آزمون فرضیات نیز از روش معادلات ساختاری و نرمافزار Smart-PLS استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که تعهد سازمانی تأثیر مثبت و معنیداری بر رضایت شغلی و عملکرد شغلی دارد. همچنین رضایت شغلی و گرایش کاری تأثیر مثبت و معنیداری بر عملکرد شغلی دارند. بااینحال تأثیر معنیدار گرایش کاری بر رضایت شغلی مورد تأیید قرار نگرفته است.
مصطفی کاظمی؛ یوسف رمضانی
چکیده
به اشتراک گذاشتن دانش از امور حیاتی برای سازمان هاست و در این میان، اعتماد متقابل بین افراد و به طور خاص اعتماد به مدیریت، عاملی تاثیرگذار در آن مهم است. با توجه به مشهود نبودن رابطه بین اعتماد متقابل و اشتراک دانش، مطالعه حاضر سعی نموده با استفاده از متغیرهای میانجی "ترس از دست دادن اعتبار شخصی فرد" و "مستند سازی دانش"، رابطه میان اعتماد ...
بیشتر
به اشتراک گذاشتن دانش از امور حیاتی برای سازمان هاست و در این میان، اعتماد متقابل بین افراد و به طور خاص اعتماد به مدیریت، عاملی تاثیرگذار در آن مهم است. با توجه به مشهود نبودن رابطه بین اعتماد متقابل و اشتراک دانش، مطالعه حاضر سعی نموده با استفاده از متغیرهای میانجی "ترس از دست دادن اعتبار شخصی فرد" و "مستند سازی دانش"، رابطه میان اعتماد به مدیریت و به اشتراک گذاشتن دانش را مورد بررسی قرار دهد. روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی است و با توجه به محدود بودن جامعه آماری، یعنی کارکنان منطقه 9 شهرداری مشهد، نمونه گیری به روش سرشماری انجام شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته های این پژوهش دارای کاربردهای مهمی در دو سطح نظری و مدیریتی است. این مقاله در سطح مدیران بر نقش اصلی افراد در روند به اشتراک گذاشتن دانش نسبت به دو مؤلفه مستند سازی دانش و ترس از دست دادن اعتبار شخصی فرد تاکید می کند. در سطح نظری نیز شواهد تجربی را برای دو مکانیزم که کمک به بیان تاثیر اعتماد به مدیریت بر به اشتراک گذاشتن دانش می کند، فراهم می نماید.