فاطمه زارع؛ مصطفی هادوی نژاد
چکیده
این پژوهش روایتی استعاری از طرد سازمانی عضوی از اعضای یک سازمان دولتی برای فهم و دریافتی عمیق از این پدیدة رفتاری است. به این منظور، پس از شناسایی مشارکت کنندة پژوهش مبتنی بر روش نمونه گیری نوعی، از ابزار مصاحبه برای گردآوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. برای بازنویسی داستان از فرآیند سه مرحله ای رونویسی، بازرونویسی و ...
بیشتر
این پژوهش روایتی استعاری از طرد سازمانی عضوی از اعضای یک سازمان دولتی برای فهم و دریافتی عمیق از این پدیدة رفتاری است. به این منظور، پس از شناسایی مشارکت کنندة پژوهش مبتنی بر روش نمونه گیری نوعی، از ابزار مصاحبه برای گردآوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. برای بازنویسی داستان از فرآیند سه مرحله ای رونویسی، بازرونویسی و بازگویی داستان با عنایت به مؤلفه های فضای سه بعدی ساختار روایتی (کنش متقابل، استمرار و وضعیت) استفاده شد. در ادامه، درون مایه ها شناسایی و کدگذاری شدند. بر اساس یافته های پژوهش، 6 رهگفت و استعاره های متناظر با آنها از خلال داده های پژوهش کشف و بازنمایی شدند که عبارت بودند از ورود به سازمان و نمونه گری بر پایة استعارة مرغ عشق، درخشش در سازمان و جلوه گری بر پایة استعارة مرغ چمن، تعارض در سازمان و ناسازش گری بر پایة استعارة مرغ سحر، افول در سازمان و نادیده گری بر پایة استعارة مرغ پربسته، طرد در سازمان و دورافکندگی بر پایة استعارة مرغ قفسی و فترت در سازمان و همزادی رامش گری و فرسایش گری بر پایة استعارة مرغ بی دل.
مصطفی هادوی نژاد؛ حافظ رمضانی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، کاوش پیشآیندهای موقعیتی گونههای مختلف مقاومت رفتاری در برابر تغییر سازمانی طبق تجارب زیستة مدیران ارشد سازمانهای دولتی رفسنجان در چارچوب راهبرد پدیدارشناسی تفسیری بود. پژوهش در محدودة نظری رویکرد نگرشی به مقاومت در برابر تغییر انجام شده است. راهبرد پژوهش، پدیدارشناسی تفسیری و مشارکتکنندگان در آن مدیران ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، کاوش پیشآیندهای موقعیتی گونههای مختلف مقاومت رفتاری در برابر تغییر سازمانی طبق تجارب زیستة مدیران ارشد سازمانهای دولتی رفسنجان در چارچوب راهبرد پدیدارشناسی تفسیری بود. پژوهش در محدودة نظری رویکرد نگرشی به مقاومت در برابر تغییر انجام شده است. راهبرد پژوهش، پدیدارشناسی تفسیری و مشارکتکنندگان در آن مدیران ارشد سازمانهای دولتی رفسنجان بودند. نمونهگیری نوعی تا مرحلة اشباع نظری انجام شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار Maxqda استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بستر فراهمکنندة موقعیت برای خرابکاران، سبک رهبری اقتدارگرا، بیعدالتی ادراکشده و نیز ضعف نظامهای ارزیابی عملکرد و تشویق و تنبیه است. همچنین، ضعف نظام گزینش و جایابی، ضعف نظام آموزش، ضعف نظارت بر عملکرد، ابهام و گرانباری نقش عوامل موقعیتی اثرگذار در مقاومت بازماندگان هستند. بهعلاوه، معترضان از عوامل موقعیتی سبک رهبری مردمسالار، بیعدالتی و عدم حمایت سازمانی ادراکشده، ضعف نظامهای ارزیابی عملکرد، تشویق و تنبیه و اطلاعرسانی و از خود بیاختیارها از ضعف سه نظام گزینش و جایابی، آموزش و اطلاعرسانی به عنوان عوامل موقعیتی تأثیر میپذیرند.
مصطفی هادوی نژاد؛ فاطمه عبادی
چکیده
مسئله مقاومت کارکنان در برابر تغییر و ضرورت شناسایی عوامل اثرگذار در آن به منظور مدیریت آنها، نفش مهمی در مدیریت تحول سازمانی دارد. در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر نفاق مدیریت ارشد در مقاومت کارکنان در برابر تغییر، ضمن تبیین نقش اعتماد کارکنان به مدیریت ارشد سازمان پرداخته شده است. به این منظور، نمونه ای 323 نفری از کارکنان سازمان-های ...
بیشتر
مسئله مقاومت کارکنان در برابر تغییر و ضرورت شناسایی عوامل اثرگذار در آن به منظور مدیریت آنها، نفش مهمی در مدیریت تحول سازمانی دارد. در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر نفاق مدیریت ارشد در مقاومت کارکنان در برابر تغییر، ضمن تبیین نقش اعتماد کارکنان به مدیریت ارشد سازمان پرداخته شده است. به این منظور، نمونه ای 323 نفری از کارکنان سازمان-های دولتی شهر رشت به صورت تصادفی انتخاب، و پرسشنامه هایی برای بررسی متغیر های پژوهش، که روایی و پایایی آنها نیز آزمون شده بود، توسط آنها تکمیل شد. برای آزمون فرضیات پژوهش، نخست با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، مدل های اندازه گیری پژوهش برآورد و آزمون شدند؛ سپس از طریق فن رگرسیون چندگانه، داده ها به مدل های معادله ساختاری برازش شدند. نتایج، به تأیید روابط مدل در سطح اطمینان 99 درصد و نیز تأیید نقش میانجی اعتماد انجامید. به این ترتیب، مشخص شد نفاق مدیریت ارشد سازمان در اعتماد کارکنان به ایشان اثری منفی و اعتماد نیز به عنوان متغیر میانجی اثری کاهنده در مقاومت در برابر تغییر دارد.