فاطمه بیگی نصرابادی؛ غلامرضا ملک زاده
چکیده
در کشورهای در حال توسعه، مشاهده میشود که سازمانهای عمومی خدمات شهری با نوعی بیتحرکی، ایستایی و عدم انعطاف مواجه هستند که منجر به ناکارآمدی، ضعف در ارائه خدمات، ضعف در یکپارچگی اداره امور شهر و نارضایتی شهروندان شدهاست. این حالت با عنوان اینرسی سازمانی شناخته میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل و پیامدهای اینرسی سازمانی در ...
بیشتر
در کشورهای در حال توسعه، مشاهده میشود که سازمانهای عمومی خدمات شهری با نوعی بیتحرکی، ایستایی و عدم انعطاف مواجه هستند که منجر به ناکارآمدی، ضعف در ارائه خدمات، ضعف در یکپارچگی اداره امور شهر و نارضایتی شهروندان شدهاست. این حالت با عنوان اینرسی سازمانی شناخته میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل و پیامدهای اینرسی سازمانی در سازمانهای خدمات شهری مشهد انجام شدهاست. این پژوهش کیفی و بر پایه نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده انجام شدهاست. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران با سابقه شهرداری، اعضای شورای شهر و همچنین اساتید دانشگاهی میباشند که سابقه تعامل مطلوبی با سازمانهای خدمات شهری داشتهاند. پس از انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با 21 نفر، اشباع نظرات حاصل شد. دادههای حاصله در فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشاندهنده علل و پیامدهای اینرسی سازمانی شامل علل درون سازمانی، علل زمینه ای، علل در سطح شهری، علل ناشی از جو سیاسی اداره شهر، پیامدهای درون سازمانی، پیامدهای اجتماعی و پیامدهای در سطح شهری میباشند. نتیجه نهایی تحقیق نیز شامل ارائه نظریهای جوهری از علل و پیامدهای اینرسی سازمانی میباشد.
وحید فتاحی سرند؛ علی شائمی برزکی؛ هادی تیموری
چکیده
چکیدههدف این تحقیق طراحی الگوی هویتسازمانی در گروه صنعتی تراکتورسازی ایران است. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته کیفی و کمی بوده است. در بخش کیفی از نظریه داده بنیاد برای ساخت مدل مفهومی هویتسازمانی استفاده شده است. در این بخش از خبرگان آشنا به موضوع هویتسازمانی شامل مدیران ارشد شرکت تراکتورسازی ایران استفاده شده است. ...
بیشتر
چکیدههدف این تحقیق طراحی الگوی هویتسازمانی در گروه صنعتی تراکتورسازی ایران است. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته کیفی و کمی بوده است. در بخش کیفی از نظریه داده بنیاد برای ساخت مدل مفهومی هویتسازمانی استفاده شده است. در این بخش از خبرگان آشنا به موضوع هویتسازمانی شامل مدیران ارشد شرکت تراکتورسازی ایران استفاده شده است. دادهها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمعآوری گردیده است. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از فرایند سهمرحلهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده که یافتههای این بخش نشان دهنده مدل پارادایم هویتسازمانی شامل 52 مفهوم و 33 مقوله فرعی بوده است. در بخش کمی پژوهش نیز، نمونه آماری تحقیق 330 نفر تعیین گردیده است. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته براساس مقولههای فرعی و مفاهیم به دست آمده از مرحله کیفی پژوهش استفاده شده است. یافتههای بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی نشان میدهد که همه مدلهای تأییدی از نظر شاخصهای برازش مدل تأیید شده است. نتایج بیانگر این موضوع است که هویت درونی، توانمندسازی و هویت مبتنی بر شغل بهعنوان شرایط علی شکلگیری هویتسازمانی، سبک رهبری و اخلاقیات سازمانی بهعنوان شرایط زمینهای و عوامل مدیریتی و الزامات مالی شرایط مداخلهگر شکلگیری هویتسازمانی میباشند. در این راستا سازمان برای ایجاد و افزایش هویتسازمانی بایستی راهبردهایی مانند حمایت سازمانی درک شده و جامعهپذیری سازمانی را در پیش گرفته که منجر به پیامدهای فردی و سازمانی مانند افزایش عملکرد میگردد.
محمود دانیالی ده حوض؛ سید محسن علامه؛ علی صفری
چکیده
در ادبیات موجود درباره جانشین پروری چارچوب نظری جامع و کاملی که مورد توافق همگان باشد، وجود ندارد؛ لذا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت جانشینپروری در صنعت پتروشیمی ایران میباشد. برای نیل به این هدف، از روش نظریۀ دادهبنیاد استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و سرپرستان شرکت پتروشیمی تندگویان ماهشهر میباشد. دادههای ...
بیشتر
در ادبیات موجود درباره جانشین پروری چارچوب نظری جامع و کاملی که مورد توافق همگان باشد، وجود ندارد؛ لذا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت جانشینپروری در صنعت پتروشیمی ایران میباشد. برای نیل به این هدف، از روش نظریۀ دادهبنیاد استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و سرپرستان شرکت پتروشیمی تندگویان ماهشهر میباشد. دادههای پژوهش با استفاده از مصاحبههای گروهی و مصاحبههای فردی نیمه ساختیافته جمعآوری شدهاند. نمونه آماری شامل 16 نفر از مدیران ارشد و سرپرستان شرکت پتروشیمی شهید تندگویان ماهشهر میباشد. نمونهگیری در دو بعد نمونهگیری نظری و نمونهگیری گلولهبرفی صورت گرفته است. دادهها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحلهای اشتراوس و کوربین (1990) تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش بیانگر این است که ساختارِ مدرنِ جانشینپروری به مثابۀ مقولهای مرکزی در طراحی الگوی جامع جانشینپروری عمل میکند. شرایط علّی در سه سطح ساختار فردی، سازمانی و مدیریتی با واسطه ساختار مدرنِ جانشینپروری بر راهبردهای نیل به مدیریت جانشینپروری اثرگذار بوده است. این راهبردها عبارتند از تعیین خطمشی، ارزیابی کاندیداها، توسعه کاندیداها و ارزیابی اثربخشی و در این میان شرایط مداخلهگر در سه سطح خرد، سازمانی و کلان و همچنین شرایط بستر در سه حوزۀ چشماندازهای سازمانی، بسترهای تحقق چشماندازها و خطمشیهای سازمانی بر این راهبردها تاثیرگذار بوده است. درنهایت پیامدهای این راهبردها و فرآیند تاثیرگذاری در سه سطح خرد (فردی)، میانی (واحد) و کلان (سازمانی) بروز پیدا میکنند.