مقاله پژوهشی
مهسا کریمی؛ حسن دانایی فرد؛ حسین کاظمی
چکیده
امروزه تحول دیجیتال در بخش دولتی به ضرورتی اساسی و استراتژیک برای دولتهای سراسر جهان مبدل شده است؛ چراکه در عصر دیجیتال، نیازها و انتظارات شهروندان تغییر یافته و سازمانهای دولتی باید در راستای نیاز شهروندان به سمت تحول دیجیتال حرکت کنند. بااینحال، گاه بخش دولتی مطابق با تصویر ناکارآمدی که در نزد جامعه دارد ممکن است نتواند ...
بیشتر
امروزه تحول دیجیتال در بخش دولتی به ضرورتی اساسی و استراتژیک برای دولتهای سراسر جهان مبدل شده است؛ چراکه در عصر دیجیتال، نیازها و انتظارات شهروندان تغییر یافته و سازمانهای دولتی باید در راستای نیاز شهروندان به سمت تحول دیجیتال حرکت کنند. بااینحال، گاه بخش دولتی مطابق با تصویر ناکارآمدی که در نزد جامعه دارد ممکن است نتواند چنین نقشی را بهخوبی ایفا کند و در این مسیر با چالشهایی روبرو باشد. بنابراین، به سبب کمبود مطالعات در خصوص چالشهای تحول دیجیتال در بخش دولتی ایران، پژوهش حاضر با هدف واکاوی چالشهای تحول دیجیتال در بخش دولتی ایران انجام شده است. برای تحقق این هدف، از یک فرایندی دو مرحلهای در بخش روش استفاده شده است. در مرحله اول، ابتدا چالشهای تحول دیجیتال از ادبیات موضوع و تحلیل دادههای گردآوری شده از مصاحبه با خبرگان استخراج و در مرحله دوم، بهمنظور تقدم و تأخر چالشها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. درنهایت، 12 چالش بهعنوان مهمترین چالشهای تحول دیجیتال در سازمانهای دولتی انتخاب شد. طبق یافتهها، چالشها در 5 سطح قرار گرفتند که «محدودیتهای قانونی»، «وجود نسلهای قدیمی در جایگاه مدیریتی» و «تغییرات مدیریتی پیدرپی» بهعنوان چالشهای اساسی مطرح شدند و مدیران بهمنظور پیادهسازی تحول دیجیتال در وهله اول باید آنها را مدنظر قرار دهند. یافتههای پژوهش میتواند راهگشای برنامهها و سندهای آتی تحول دیجیتال باشد و بینش لازم برای سیاستگذاران و مدیران دولتی بهمنظور تعیین اولویتها و غلبه بر چالشهای تحول دیجیتال ارائه دهد.
مقاله پژوهشی
مهدی محمدرضائی؛ بهروز رضایی منش
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، مفهومسازی پیرامون چیستی و جوهره سیاهچاله سیاستزدگی در وزارت آموزشوپرورش است. روش پژوهش حاضر، کیفی و راهبرد مورداستفاده، راهبرد پدیدارشناسی است. در این پژوهش از مصاحبههای نیمهساختاریافته برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق تمامی خبرگان آشنا به موضوع تحقیق بودند و برای ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، مفهومسازی پیرامون چیستی و جوهره سیاهچاله سیاستزدگی در وزارت آموزشوپرورش است. روش پژوهش حاضر، کیفی و راهبرد مورداستفاده، راهبرد پدیدارشناسی است. در این پژوهش از مصاحبههای نیمهساختاریافته برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق تمامی خبرگان آشنا به موضوع تحقیق بودند و برای انتخاب مصاحبهشوندگان از نمونهگیری هدفمند استفاده شد. بدین منظور با 17 نفر از خبرگان و مدیران آموزشوپرورش مصاحبهصورت گرفت که دو مصاحبه به علت نامرتبطبودن کنار گذاشته شدند. برای تعیین حجم نمونه از شاخص اشباع دادهها استفاده شد. کدگذاری دادهها با روش تحلیل مضمون انجام شد و بدین منظور از نرمافزار MAXQDA نسخه 2020 بهرهبرداری شده است. پس از اجرای مصاحبهها و مکتوب کردن آنها هشت مؤلفه در سه بعد اصلی (ماهیت، علل و پیامدها) شناسایی شدند. یافتههای تحقیق نشان داد پدیده سیاهچاله سیاستزدگی در وزارت آموزشوپرورش شامل ماهیتی مدیریتی، ایدئولوژیک و سیاسی است. این پدیده شامل 1- سیاستزدگی مدیریت منابع انسانی در فرآیند انتصاب، ارتقاء و حقوق و مزایا، 2- نفوذ بیشازحد مباحث ایدئولوژیک در اهداف و محتواهای آموزشی و 3- مداخلات سیاسی در ساختار و برنامههای اداری و آموزشی و عزل و نصبها بود؛ عوامل ایجاد پدیده حاوی 1- عوامل سازمانی شامل ویژگیهای فردی، همسوئی ساختاری و گستردگی سازمانی و 2- عوامل زمینهای شامل عدم پایبندی به قوانین و تمایلات نامطلوب فرهنگی و پیامدهای پدیده شامل 1- پیامدهای فردی شامل آموزشی و تربیتی، 2- پیامدهای سازمانی شامل ضعف در برنامهریزی و اجرا، فقدان شایستهسالاری و وجود کوتولهپروری، عدم ثبات سازمانی و بهرهوری پایین نیروی انسانی و 3- پیامدهای محیطی مانند پیامدهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بود.
مقاله پژوهشی
علی شریعت نژاد؛ رضا سپهوند؛ هادی رضایی نژاد
چکیده
جریانهای شکافنده سازمانی عواملی خارج از کنترل سازمان هستند که تغییر و تحول، ادغام و تملک و تعارض و تناقض را در سازمان ایجاد میکند. نیاز فزاینده به درک اینکه سازمانها چگونه میتوانند بحرانها را مدیریت کنند مدیریت بحران را به تابآوری مرتبط میکند. پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی تابآوری سازمانی در مواجهه با بحران و جریانهای ...
بیشتر
جریانهای شکافنده سازمانی عواملی خارج از کنترل سازمان هستند که تغییر و تحول، ادغام و تملک و تعارض و تناقض را در سازمان ایجاد میکند. نیاز فزاینده به درک اینکه سازمانها چگونه میتوانند بحرانها را مدیریت کنند مدیریت بحران را به تابآوری مرتبط میکند. پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی تابآوری سازمانی در مواجهه با بحران و جریانهای شکافنده سازمانی انجام پذیرفته که از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد استقرایی و از نگاه نوع دادهها کیفی است. منابع اطلاعاتی پژوهش را مقالههای منتشرشده در زمینه جریانهای شکافنده سازمانی، مدیریت بحران و تابآوری سازمانی تشکیل میدهند و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، درنهایت 53 مقاله وارد فرایند تحلیل شده است. تجزیهوتحلیل دادههای کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و کدگذاری با استفاده از نرمافزار Atlas.ti 9 انجام شد که درنهایت 702 کد کشف و پس از تلفیق و تلخیص، 61 مضمون پایه، 14 مضمون سازنده و 3 مضمون فراگیر مشخص گردید. دسته اول مضمونهای فراگیر، جریانهای شکافنده سازمانی است شامل: افزایش ظرفیت و سازگاری سازمان با تغییرات بحرانی، تمهیدات و برنامههای لازم برای پاسخگویی به اختلالات و بحرانهای ناگهانی و .... دسته دوم مضمونهای فراگیر مرتبط با مدیریت بحران شامل: ضرورت تصمیمگیری و عمل سریع در بحرانها در اندیشه طراحان و عوامل درگیر، هماهنگسازی آگاهانه مجموعه تلاشها برای مقابله با جریانهای مختلکننده ناگهانی و ... و دسته سوم مضمونهای فراگیر، تابآوری سازمانی شامل: پایش و پیشبینی تغییرات باهدف توسعه برنامههای پاسخگویی و....
مقاله پژوهشی
آرزوسادات هاشمی امین؛ غلامرضا ملک زاده؛ یعقوب مهارتی
چکیده
اعتماد در سازمان به سه دسته اعتماد فردی، اعتماد بینفردی و اعتماد سازمانی تقسیم میشود. چون در گذشته کمتر تحقیقی بهطور خاص به اعتمادسازمانی پرداخته، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی اعتماد سازمانی در سازمانهای دولتی خراسان رضوی است. این پژوهش کیفی و بر پایه نظریه داده بنیاد با رویکرد نظاممند میباشد. پس از انجام 17 مصاحبه ...
بیشتر
اعتماد در سازمان به سه دسته اعتماد فردی، اعتماد بینفردی و اعتماد سازمانی تقسیم میشود. چون در گذشته کمتر تحقیقی بهطور خاص به اعتمادسازمانی پرداخته، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی اعتماد سازمانی در سازمانهای دولتی خراسان رضوی است. این پژوهش کیفی و بر پایه نظریه داده بنیاد با رویکرد نظاممند میباشد. پس از انجام 17 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان سازمانهای دولتی خراسان رضوی اشباع نظری حاصل شد. تجزیهوتحلیل دادهها مبتنی بر فرآیندهای کدگذاری و با استفاده از نرمافزار MAXQDA انجام شد. برای اطمینان از روایی و جهت بالا بردن اعتبار پژوهش از معیارهای ارائهشده توسط گوبا و لینکلن (۱۹94) و بهمنظور ارزیابی استحکام پژوهش معیارهای چهارگانه تناسب، مرتبط بودن، کاربردپذیری و قابلیت اصلاح اشتراوس و کوربین (1998) به کار برده شد. بر اساس یافتههای پژوهش، اعتماد سازمانی در سازمانهای دولتی خراسان رضوی در قالب اتکاپذیری و پیشبینیپذیری بر اساس علل مدیریت اعتمادساز، سازمان اعتمادساز و کارکنان اعتمادساز شکل میگیرد. از طرفی اعتمادسازمانی بر بهکارگیری راهبردهایی همچون اخلاقمحوری، تعاملات، مقررات و فرآیندهای سازمانی تأثیر میگذارد. پیامدهای این راهبردها عبارتند از بهبود عملکرد در قالب بهبود رفاه روانشناختی کارکنان و بهرهوری سازمان؛ و همچنین بهبود رضایت ذینفعان به شکل رضایت مردم و مشروعیت سازمان. زمینه کاربست مؤثر این راهبردها، محیط درونسازمانی شامل جو و محیط فیزیکی سازمان و محیط برونسازمانی شامل محیط سیاسی، شرایط اقتصادی و فرهنگ ملّی میباشد. در این میان نباید از تأثیر مداخلهگرهایی همچون همنوایی سازمانی و مؤلفههای جمعیتشناختی سازمان بر اثربخشی این راهبردها چشمپوشی کرد.
مقاله پژوهشی
زهره انوری؛ عباس نرگسیان؛ ناصر عسگری؛ ندا محمداسمعیلی
چکیده
ادغام و اکتساب سازمانی نوعی تحول چندجانبه و پیچیده است که در آن یکپارچهسازی فرهنگی میان این سازمانها پیششرطی حیاتی برای موفقیت این طرح تحولسازمانی به شمار میرود. این مطالعه باهدف شناسایی عوامل و مراحل شکلگیری یکپارچهسازی فرهنگی پس از ادغام و اکتساب انجام شده است. این پژوهش کیفی با رویکرد استقرایی و با روش موردمطالعه انجام ...
بیشتر
ادغام و اکتساب سازمانی نوعی تحول چندجانبه و پیچیده است که در آن یکپارچهسازی فرهنگی میان این سازمانها پیششرطی حیاتی برای موفقیت این طرح تحولسازمانی به شمار میرود. این مطالعه باهدف شناسایی عوامل و مراحل شکلگیری یکپارچهسازی فرهنگی پس از ادغام و اکتساب انجام شده است. این پژوهش کیفی با رویکرد استقرایی و با روش موردمطالعه انجام شده است. دادههای موردنیاز پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته و بررسی اسناد بافت موردمطالعه جمعآوری و با روش تحلیل روند تحلیل شده است. ارکان یکپارچهسازی فرهنگی با شواهد تجربی در بستر واقعیت در قالب موردمطالعه شناسایی شد و سپس از روش الگوی ردیابی فرایند علّی برای مشخصکردن تقدموتأخر ارکان تشکیلدهنده و فرایندهای اصلی و فرعی استفاده شده است. فرایند یکپارچهسازی فرهنگسازمانی پس از ادغام و اکتساب در قالب دو الگوی تفضیلی و مرحلهای ارائه شده است که الگوی مرحلهای در قالب شش مرحله مهم برای اجرای یکپارچگی فرهنگسازمانی پس از ادغام و اکتساب احصا شده است. توجه به این ابعاد و بهکارگیری مراحل یکپارچهسازی فرهنگی در طرحهای ادغام و اکتساب سازمانی میتواند به ایجاد و بهسازی پیشنیازهای فرهنگی این تحولسازمانی پیچیده یاری رساند.
مقاله پژوهشی
شادی زمانی پور؛ قاسم اسلامی؛ علیرضا خوراکیان
چکیده
امروزه، شرکتهای خانوادگی یکی از انواع کسبوکارهای رایج در جهان هستند. توازن ارتباطات رسمی و غیررسمی از چالشهای سازمانهای امروزی منجمله شرکتهای خانوادگی است. ازاینرو، این تحقیق قصد دارد آثار متغیر خویشاوندسالاری در محل کار را شناسایی نموده و بدین طریق، به نگهداشت سرمایه انسانی کمک کند؛ بنابراین، تحقیق جاری بر اساس ...
بیشتر
امروزه، شرکتهای خانوادگی یکی از انواع کسبوکارهای رایج در جهان هستند. توازن ارتباطات رسمی و غیررسمی از چالشهای سازمانهای امروزی منجمله شرکتهای خانوادگی است. ازاینرو، این تحقیق قصد دارد آثار متغیر خویشاوندسالاری در محل کار را شناسایی نموده و بدین طریق، به نگهداشت سرمایه انسانی کمک کند؛ بنابراین، تحقیق جاری بر اساس هدف یک مطالعه کاربردی، به لحاظ ماهیت یک مطالعه توصیفی و از نظر روش انجام کار مطالعهای پیمایشی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از کارکنان شرکتهای خانوادگی شهر مشهد بوده که بر اساس قاعده مدلسازی معادلات ساختاری، نمونهای ۲۷۰ نفری از آن را با نمونهگیری تصادفی ساده بررسی کرده است. اطلاعات موردنظر بهوسیله پرسشنامه از اعضای نمونه جمعآوری شده و اعتبار آن با بررسی شاخصهای روایی و پایایی احراز گردید. بهمنظور بررسی میزان اثرگذاری متغیرها و آزمون فرضیههای تحقیق از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تجزیهوتحلیل آماری نشان داد که وقتی خویشاوندسالاری زیاد باشد نگرشها و رفتارهای منفی در سازمان تقویت شده و متعاقباً، رفتار جستجوی شغل افزایش مییابد. نقش میانجی بینزاکتی در محل کار و بدبینی کارکنان در رابطه بین خویشاوندسالاری و رفتار جستجوی شغل نیز تأیید شد. درنهایت، بر اساس بینشهای به دست آمده پیشنهادهایی کاربردی به مدیران و مسئولان مربوطه ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
حمیده حدادی؛ عباس خمسه؛ تقی ترابی؛ رویا شاکری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل پارادایمی راهبرد نوآوری با رویکرد تحول دیجیتال در صنعت بانکداری انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و هدف آن کاربردی است. جامعه مشارکتکنندگان شامل مدیران و کارشناسان خبره در صنعت بانکداری و اساتید دانشگاهی در حوزه راهبرد نوآوری و تحول دیجیتال است. نمونهگیری بهطور هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی انجام ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل پارادایمی راهبرد نوآوری با رویکرد تحول دیجیتال در صنعت بانکداری انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و هدف آن کاربردی است. جامعه مشارکتکنندگان شامل مدیران و کارشناسان خبره در صنعت بانکداری و اساتید دانشگاهی در حوزه راهبرد نوآوری و تحول دیجیتال است. نمونهگیری بهطور هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی انجام و پس از مصاحبه با 14 نفر از خبرگان، اشباع نظری حاصل شد. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. تدوین مقولههای زیربنایی راهبرد نوآوری با روش داده بنیاد و در سه مرحله شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرمافزار Maxqda انجام شد. نتایج نشان داد بر اساس مدل پارادایمی پژوهش، الزامات قانونی، تغییر نیازها و انتظارات مشتریان، توسعه سریع فناوریهای تحولآفرین و نقشآفرینان جدید صنعت مالی بر راهبرد نوآوری با رویکرد تحول دیجیتال تأثیر میگذارند. راهبرد نوآوری شامل انواع نوآوری، سطوح نوآوری، انجام نوآوری و ارزیابی اثربخشی نوآوری است. فرهنگ نوآوری دیجیتال، قابلیت همکاری و مدیریت استعدادهای دیجیتال بستر لازم را فراهم میآورند. از سوی دیگر، سطح بلوغ مدیریت دانش، ظرفیت جذب و یادگیری بانکها، هوش تجاری، موانع سازمانی و موانع کلان نقش مداخلهگر را ایفا میکنند. درنهایت، اعتبارسنجی مشتریان با هوش مصنوعی، بانکداری باز، بهروزرسانی سیاستها و قوانین در حوزه مالی، حکمرانی دیجیتال و نظارت هوشمند، خودکارسازی فرآیندهای هوشمند، مدیریت تجربه دیجیتال مشتریان و کارکنان، مدیریت داده و زیرساخت، مدیریت هوشمند ریسک، نوسازی راهبردی و نوآوری دوسویه در صنعت بانکداری منجر به ارزشآفرینی دیجیتال جهت ذینفعان و دستیابی به پیامدهای سازمانی و فراسازمانی میشود.
مقاله پژوهشی
بیژن رضایی؛ مهدی حسین پور؛ سعید بخشی؛ مهتاب مرتضایی
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال تبیین مدل عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی دولتی در سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی –توسعهای، با ماهیت اکتشافی و دادهها به روش آمیخته اکتشافی جمعآوری شدند. تیم مشارکتکننده در بخش کیفی تحقیق 11 نفر از اساتید و خبرگان که به روش نمونهگیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال تبیین مدل عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی دولتی در سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی –توسعهای، با ماهیت اکتشافی و دادهها به روش آمیخته اکتشافی جمعآوری شدند. تیم مشارکتکننده در بخش کیفی تحقیق 11 نفر از اساتید و خبرگان که به روش نمونهگیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدهاند. جامعهآماری در بخش کمّی در بردارنده 215 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و سازمانهای تابع آن است. با استفاده از فرمولکوکران تعداد 138 نفر بهعنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شدهاند. ابزار تحقیق در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه بود. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری استفاده شد است. پایایی متغیرهای پرسشنامه با استفاده از روشهای آلفای کرونباخ و ضریب پایای ترکیبی (CR) مورد تأیید قرار گرفت و روایی آن نیز از طریق روایی محتوا و همگرا(AVE) تأیید شد. یافتهها نشان میدهد مدل مفهومی که با استفاده از نظر خبرگان و ادبیات نظری طراحی شده است در بر گیرنده 9 مؤلفه: عوامل مذهبی، چشمانداز، برنامهریزی استراتژیک، مأموریت، حمایت و پشتیبانی، هدفگذاری و برنامهریزی کوتاهمدت، ارزشهای کارآفرینی و درنهایت خطمشیگذاری توسعه کارآفرینی و سیاستگذاری بوده، که در قالب یک مدل معادله ساختاری مورد آزمون قرار گرفته و درنهایت ضمن تأیید کلیت مدل استخراج شده، هرکدام از متغیرها با شدت و ضعف خاص خود بر توسعه کارآفرینی دولتی در سازمان تأثیرگذار بوده اند.
مقاله پژوهشی
نجمه فارغ؛ سید محمود زنجیرچی؛ علی مروتی شریف آبادی؛ حبیب زارع احمدآبادی
چکیده
مدیریت زنجیره تأمین با انتخاب، ترکیب و اجرای رویکردهای ناب و چابک به علت تضادها و استراتژیهای متفاوت هریک و از سوی دیگر همافزایی آنها یکی از چالشهای اساسی مدیران است. پژوهش حاضر با هدف توسعه سیستمی برای انتخاب رویکردهای ناب و چابک در زنجیره تأمین انجام شده است و شامل دو مرحله میباشد. در مرحله کیفی با رویکرد تحلیل محتوا و بررسی ...
بیشتر
مدیریت زنجیره تأمین با انتخاب، ترکیب و اجرای رویکردهای ناب و چابک به علت تضادها و استراتژیهای متفاوت هریک و از سوی دیگر همافزایی آنها یکی از چالشهای اساسی مدیران است. پژوهش حاضر با هدف توسعه سیستمی برای انتخاب رویکردهای ناب و چابک در زنجیره تأمین انجام شده است و شامل دو مرحله میباشد. در مرحله کیفی با رویکرد تحلیل محتوا و بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش عوامل مؤثر بر انتخاب رویکردهای چابک و ناب گردآوری شده است. فرایند جمعآوری دادهها و کدگذاری بهصورت زیگزاگی تا رسیدن به اشباع نظری انجام شده است. نهایتاً این کدها در 17 گروه و در 4 سطح کلی عوامل محیطی، عوامل مرتبط با سازمان، عوامل مرتبط با محصول و عوامل عملکردی طبقهبندی شده است. در مرحله کمی و با بهرهگیری از روش پویاییهای سیستم، با استفاده از عوامل به دست آمده از مرحله اول و استراتژیهای ناب و چابک، مدلی جهت ارزیابی عملکرد و انتخاب استراتژیهای مناسب در شرایط مختلف ارائه شده است. مدلهای علی و معلولی و حالت-جریان ترسیم شده و تست ارزیابی مدل، ارزیابی ساختار و تحلیل حساسیت نیز جهت تأیید اعتبار مدل انجام گرفته است. نهایتاً سناریوهای مختلف در این مدل شبیهسازی و بررسی شده است. مدل پویای ارائه شده قادر است در شرایط مختلف استراتژیهای از رویکردهای ناب و چابک را بررسی نموده و نهایتاً درجات خاصی از نابی و چابکی را ارائه دهد. اطلاعات مورد نیاز برای مدلسازی و شبیهسازی مدل از مجتمع صنایع لاستیک یزد گردآوری شده است.
مقاله پژوهشی
مریم چزگی؛ نازیا سادات ناصری؛ محسن مرادی؛ احمد اکبری
چکیده
بحث رهبری و تأثیر آن بر سازمانها، غیرقابلانکار است و پژوهش در مورد آن، از الزامات حیاتی سازمانهای امروزی است. زیرا رهبر میتواند با ایجاد انگیزه و ارتباط مؤثر، کارکنان را از روی علاقه و میل به انجام وظایف سازمانی ترغیب کند و رسیدن به اهداف سازمانی را تسهیل نماید. هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفههای رهبری مدرسه کسبوکار ...
بیشتر
بحث رهبری و تأثیر آن بر سازمانها، غیرقابلانکار است و پژوهش در مورد آن، از الزامات حیاتی سازمانهای امروزی است. زیرا رهبر میتواند با ایجاد انگیزه و ارتباط مؤثر، کارکنان را از روی علاقه و میل به انجام وظایف سازمانی ترغیب کند و رسیدن به اهداف سازمانی را تسهیل نماید. هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفههای رهبری مدرسه کسبوکار با رویکرد توسعه کارآفرینی بوده است. مطالعه به شیوه کیفی - سنتزپژوهی صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل کلیه مقالات منتشر شده داخلی و خارجی در سالهای 2023-2010 بوده است. نمونهگیری به شیوه هدفمند تا حد اشباع دادهها و بهصورت غربالگری در مرحله اول 62 مقاله انجام گرفت و درنهایت تعداد 53 مقاله ادامه یافت. ابزار گردآوری اطلاعات، اسناد و مدارک چاپی و الکترونیکی موجود در سایتهای معتبر داخلی و خارجی بوده است. برای روایی و اعتباریابی دادهها از چهار روش قابلیت اعتبار یا باورپذیری، قابلیت انتقال یا انتقالپذیری، قابلیت تأیید یا تأیید پذیری و اطمینانپذیری استفاده به عمل آمد. شیوه تحلیل دادهها بر اساس نظام دستهبندی مفاهیم باز، سازماندهنده و فراگیر صورت پذیرفت. براساس وجوه تشابه و تفاوت دادهها دستهبندیها انجام گرفت. بهطورکلی نتایج نشان داد، ابعاد رهبری مدرسه کسبوکار با رویکرد توسعه کارآفرینی به ترتیب اولویت (رهبری کارآفرینی، رهبری تعالی ساز، رهبری مشارکتی، رهبری کنشگر، رهبری برنامه درسی، رهبری استراتژیک، رهبری تحولی، رهبری برند ساز، رهبری آیندهپژوه، رهبری مدیریت دانش) استوار گردید.
مقاله پژوهشی
مسعود صالحی؛ حمید رضایی فر؛ محمد محمدی؛ حسین حکیم پور
چکیده
امروزه تنبیهات سازمانی نقش مهمی در حفظ نظم اخلاقی در سازمان ایفا میکنند. تحقیقات نشان میدهد که تصمیم برای تنبیه یا بخشش متخلف از هنجا ر تحت تأثیر عمد بودن تخلف و هویت اخلاقی فرد است. لذا هدف این تحقیق طراحی و اعتبار سنجی الگوی اثربخش تنبیهات سازمانی (مورد مطالعه سازمانهای دولتی استان خراسان رضوی) میباشد. روش تحقیق، از نوع آمیخته ...
بیشتر
امروزه تنبیهات سازمانی نقش مهمی در حفظ نظم اخلاقی در سازمان ایفا میکنند. تحقیقات نشان میدهد که تصمیم برای تنبیه یا بخشش متخلف از هنجا ر تحت تأثیر عمد بودن تخلف و هویت اخلاقی فرد است. لذا هدف این تحقیق طراحی و اعتبار سنجی الگوی اثربخش تنبیهات سازمانی (مورد مطالعه سازمانهای دولتی استان خراسان رضوی) میباشد. روش تحقیق، از نوع آمیخته است. در بخش کیفی، روش تحقیق از نوع تحلیلتم و در بخش کمی، روش تحقیق پیمایشی است. مشارکتکنندگان بخش کیفی، 9 تن از مدیران دستگاههای اجرایی و اعضای هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری و مسئولین و کارکنان هستههای رسیدگی به تخلفات سازمانهای دولتی هستند که دارای سابقه اجرائی مدیریتی حداقل 10 سال میباشند و همچنین 5 تن از اساتید دانشگاهی که گرایش تحصیلی آنها رفتار سازمانی، منابع انسانی، روانشناسی، حقوق و جامعهشناسی با مرتبه استادیاری به بالا و سابقه تدریس حداقل 10 سال میباشند. روش نمونهگیری در بخش کیفی از نوع غیر تصادفی یا هدفمند و گلوله برفی میباشد. جامعه آماری بخش کمی، کلیه مدیران دستگاه های دولتی استان خراسان رضوی در سال 1402 می باشد که تعدادآن ها 8936 نفر است. روش نمونهگیری در بخش کمی، تصادفی طبقهای است که با توجه به حجم جامعه و جایگذاری در فرمول نمونهگیری کوکران، حداقل حجم نمونه به تعداد 368 عدد مشخص شد. یافتههای تحقیق دربرگیرنده 3 تم به نامهای اثربخش نظام تنبیه، اثربخشی ساختار سازمان، اثربخشی بازدارندگی تنبیه و 14 مؤلفه و 140 شاخص میباشد. یافتههای بخش کمّی نشان داده است که مدل به دست آمده از اعتبار لازم برخوردار است.
مقاله پژوهشی
حامد عرفانیان دباغ نوغانی؛ حامد خراسانی طرقی؛ وحید میرزایی
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفههای اوباشگری سازمانی و بررسی تأثیر آن برسلامت روان کارکنان انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی-همبستگی است. در این پژوهش از رویکرد ترکیبی (استقرایی-قیاسی) استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 17 نفر از متخصصان، کارشناسان و خبرگان فعال در این حوزه بود. ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفههای اوباشگری سازمانی و بررسی تأثیر آن برسلامت روان کارکنان انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی-همبستگی است. در این پژوهش از رویکرد ترکیبی (استقرایی-قیاسی) استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 17 نفر از متخصصان، کارشناسان و خبرگان فعال در این حوزه بود. معیارهای انتخاب نمونه در بخش کیفی شامل حداقل 10 سال سابقه خدمت و مدرک کارشناسی در رشتههای مدیریت، علوم تربیتی و روانشناسی بود. در مرحله کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شهرداری مشهد با حداقل 5 سال سابقه خدمت و مدرک تحصیلی حداقل کارشناسی بود. تعداد جامعه آماری 287 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران، 164 نفر بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. استراتژی پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش دلفی شامل دستیابی به اجماع نظر میان کارشناسان بود. برای شناسایی مؤلفههای اوباشگری سازمانی، پیشینه پژوهش مطالعه و پرسشنامهای با مقیاس 5 گزینهای لیکرت و تعدادی پرسش جمعیتشناختی طراحی شد. در بخش کمی، پس از شناسایی مؤلفهها در بخش کیفی، 35 عامل نهایی احصاء و با استفاده از روش دلفی و اجماع نظر خبرگان به 6 عامل خشونت فیزیکی، خشونت کلامی، آزار و اذیت، ارعاب، تبعیض، رفتارهای تخریبی و انحرافی در محیط کار طبقهبندی شد. پرسشنامه براساس این اطلاعات طراحی و توزیع شد. همچنین، در بخش کمی از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر استفاده شد. نتایج نشان داد اوباشگری سازمانی بر سلامت روان کارکنان و ابعاد آن (اضطراب و اختلال خواب، افسردگی، واکنش جسمانی و کارکرد اجتماعی) تأثیر دارد.