مقاله پژوهشی
حسن دانایی فرد؛ حسین کاظمی؛ مهسا کریمی
چکیده
امروزه ظهور و گسترش فناوریهای دیجیتال، دولتها را به سمت استفاده از فناوریها برای بهبود خدمات عمومی و کیفیت اداره امور عمومی سوق داده است؛ چرا که در عصر دیجیتال، نیازها و انتظارات شهروندان تغییر یافته و سازمانهای دولتی باید در راستای نیاز شهروندان و به منظور جلوگیری از داروینیسم دیجیتال به سمت تحول دیجیتال حرکت کنند. تحول دیجیتال ...
بیشتر
امروزه ظهور و گسترش فناوریهای دیجیتال، دولتها را به سمت استفاده از فناوریها برای بهبود خدمات عمومی و کیفیت اداره امور عمومی سوق داده است؛ چرا که در عصر دیجیتال، نیازها و انتظارات شهروندان تغییر یافته و سازمانهای دولتی باید در راستای نیاز شهروندان و به منظور جلوگیری از داروینیسم دیجیتال به سمت تحول دیجیتال حرکت کنند. تحول دیجیتال در ایران به دولت کمک میکند تا کارویژههای خود را ارتقاء دهد و خدماتی ارائه دهد که انتظارات در حال تغییر شهروندان و کسبوکارها را برآورده سازد؛ که در نهایت منجر به افزایش تاب آوری سیستم اجتماعی و اقتصادی کشور میشود. با این حال، چالشهایی وجود دارد که سازمانها را از بهرهمندی از مزایای آن باز میدارد. بنابراین، هدف غایی این پژوهش شناسایی چالشهای پیادهسازی تحول دیجیتال فراروی سازمانهای دولتی ایران و روابط بین آنها از طریق رویکرد مدلسازی ساختاری-تفسیری است. در این راستا در این مطالعه پس از مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان 28 چالش شناسایی شد. این چالشها در اختیار خبرگان قرار گرفت و در نهایت، پس از اولویتبندی و امتیازدهی آنها 12 چالش به عنوان مهمترین چالشهای تحول دیجیتال در سازمانهای دولتی انتخاب شد. طبق یافتهها، چالشها در 5 سطح قرار گرفتند که قوانین و مقررات، نسلهای قدیمی در جایگاه مدیریتی و تغییرات مدیریتی پی در پی به عنوان چالشهای اساسی مطرح شدند که مدیران به منظور پیادهسازی تحول دیجیتال در وهله اول باید آنها را مد نظر قرار دهند.
مقاله پژوهشی
آرزوسادات هاشمی امین؛ غلامرضا ملک زاده؛ یعقوب مهارتی
چکیده
اعتماد در سازمان به سه دسته اعتماد فردی، اعتماد بینفردی و اعتماد سازمانی تقسیم میشود. با وجود اینکه برخی از تحقیقات پیشین به بررسی اعتماد در سازمان، علیالخصوص اعتماد بینفردی پرداختهاند، تحقیقی که به طور خاص به اعتمادسازمانی، به معنی اعتماد کارکنان به سازمان بپردازد، کمتر دیده میشود و نبود مدل اعتماد سازمانی، بالاخص در ...
بیشتر
اعتماد در سازمان به سه دسته اعتماد فردی، اعتماد بینفردی و اعتماد سازمانی تقسیم میشود. با وجود اینکه برخی از تحقیقات پیشین به بررسی اعتماد در سازمان، علیالخصوص اعتماد بینفردی پرداختهاند، تحقیقی که به طور خاص به اعتمادسازمانی، به معنی اعتماد کارکنان به سازمان بپردازد، کمتر دیده میشود و نبود مدل اعتماد سازمانی، بالاخص در سازمانهای ایران، مشکلات عدیدهای ایجاد کرده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی اعتماد سازمانی در سازمانهای دولتی ایران است. این پژوهش کیفی و برپایه نظریه داده بنیاد با رویکرد نظام مند میباشد. پس از انجام 17 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان سازمانهای دولتی اشباع نظری حاصل شد. تجزیه و تحلیل دادهها مبتنی بر فرآیندهای کدگذاری، و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. این پژوهش علاوه بر تایید نتایج پژوهشهای قبلی به یافتههای جدیدی دست یافت. بر اساس این یافتهها، اعتماد سازمانی در سازمانهای دولتی در قالب اتکاپذیری و پیشبینیپذیری بر اساس علل مدیریت اعتمادساز، سازمان اعتمادساز و کارکنان اعتمادساز شکل میگیرد. از طرفی اعتمادسازمانی بر بکارگیری راهبردهایی همچون اخلاقمحوری، تعاملات، مقررات و فرآیندهای سازمانی تاثیر میگذارد. پیامدهای این راهبردها عبارتند از بهبود عملکرد در قالب بهبود رفاه روانشناختی کارکنان و بهرهوری سازمان؛ و همچنین بهبود رضایت ذینفعان به شکل رضایت مردم و مشروعیت سازمان. زمینه کاربست موثر این راهبردها، محیط درونسازمانی شامل جو و محیط فیزیکی سازمان و محیط برونسازمانی شامل محیط سیاسی، شرایط اقتصادی و فرهنگ ملّی میباشد. در این میان نباید از تاثیر مداخلهگرهایی همچون همنوایی سازمانی و مؤلفههای جمعیتشناختی سازمان بر اثربخشی این راهبردها چشمپوشی کرد.
مقاله پژوهشی
علی شریعت نژاد؛ رضا سپهوند؛ هادی رضایی نژاد
چکیده
جریانهای شکافنده سازمانی عواملی خارج از کنترل سازمان هستند که تغییر و تحول، ادغام و تملک و تعارض و تناقض را در سازمان ایجاد میکند. نیاز فزاینده به درک اینکه سازمانها چگونه میتوانند بحرانها را مدیریت کنند مدیریت بحران را به تابآوری مرتبط میکند. لذا پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی تابآوری سازمانی در مواجهه با بحران و جریانهای ...
بیشتر
جریانهای شکافنده سازمانی عواملی خارج از کنترل سازمان هستند که تغییر و تحول، ادغام و تملک و تعارض و تناقض را در سازمان ایجاد میکند. نیاز فزاینده به درک اینکه سازمانها چگونه میتوانند بحرانها را مدیریت کنند مدیریت بحران را به تابآوری مرتبط میکند. لذا پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی تابآوری سازمانی در مواجهه با بحران و جریانهای شکافنده سازمانی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی، ازنظر رویکرد استقرایی و از نگاه نوع دادهها کیفی است. منابع اطلاعاتی پژوهش را مقالههای منتشرشده در زمینه جریانهای شکافنده سازمانی، مدیریت بحران و تابآوری سازمانی تشکیل میدهند و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، در نهایت 53 مقاله وارد فرایند تحلیل شدهاست. تجزیه و تحلیل دادههای کیفی در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون و کدگذاری با استفاده از نرم افزار Atlas.ti 9 انجام شد. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل، 702 کد کشف شد که پس از تلفیق و تلخیص، 61 مضمون پایه، 14 مضمون سازنده و 3 مضمون فراگیر مشخص گردید. دسته اول مضمونهای فراگیر، جریانهای شکافنده سازمانی است که شامل مضمونهای سازنده (افزایش ظرفیت و سازگاری سازمان با تغییرات بحرانی، تمهیدات و برنامههای لازم برای پاسخگویی به اختلالات و بحرانهای ناگهانی و یادگیری برای حل مسئله در شرایط بحرانی و غیرمنتظره) میشود. دسته دوم مضمونهای فراگیر مرتبط با مدیریت بحران است
مقاله پژوهشی
حمیده حدادی؛ عباس خمسه؛ تقی ترابی؛ رویا شاکری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل پارادایمی راهبرد نوآوری با رویکرد تحول دیجیتال در صنعت بانکداری انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و هدف آن کاربردی میباشد. جامعه مشارکتکنندگان شامل مدیران وکارشناسان خبره در صنعت بانکداری و اساتید دانشگاهی در حوزه راهبرد نوآوری و تحول دیجیتال است. نمونهگیری به طور هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل پارادایمی راهبرد نوآوری با رویکرد تحول دیجیتال در صنعت بانکداری انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و هدف آن کاربردی میباشد. جامعه مشارکتکنندگان شامل مدیران وکارشناسان خبره در صنعت بانکداری و اساتید دانشگاهی در حوزه راهبرد نوآوری و تحول دیجیتال است. نمونهگیری به طور هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی انجام و پس از مصاحبه با 14 نفراز خبرگان، اشباع نظری حاصل شد. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. تدوین مقولههای زیربنایی راهبرد نوآوری با روش داده بنیاد و در سه مرحله شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرمافزار Maxqda انجام شد. نتایج نشان داد بر اساس مدل پارادایمی پژوهش، الزامات قانونی، تغییر نیازها و انتظارات مشتریان، توسعه سریع فناوریهای تحولآفرین و نقشآفرینان جدید صنعت مالی بر راهبرد نوآوری با رویکرد تحول دیجیتال تأثیر میگذارند. راهبرد نوآوری شامل انواع نوآوری، سطوح نوآوری، انجام نوآوری وارزیابی اثربخشی نوآوری می باشد. فرهنگ نوآوری دیجیتال، قابلیت همکاری و مدیریت استعدادهای دیجیتال بستر لازم را فراهم میآورند. از سوی دیگر، سطح بلوغ مدیریت دانش، ظرفیت جذب و یادگیری بانکها، هوش تجاری، موانع سازمانی و موانع کلان نقش مداخلهگر را ایفا میکنند. در نهایت، اعتبارسنجی مشتریان با هوش مصنوعی، بانکداری باز، بهروزرسانی سیاستها و قوانین در حوزه مالی، حکمرانی دیجیتال و نظارت هوشمند، خودکارسازی فرآیندهای هوشمند، مدیریت تجربه دیجیتال مشتریان و کارکنان، مدیریت داده و زیرساخت، مدیریت هوشمند ریسک، نوسازی راهبردی و نوآوری دوسویه در صنعت بانکداری منجر به ارزشآفرینی دیجیتال جهت ذینفعان و دستیابی به پیامدهای سازمانی و فراسازمانی میشود.
مقاله پژوهشی
قاسم اسلامی؛ شادی زمانی پور؛ Alireza Khorakian
چکیده
شرکتهای خانوادگی از کسبوکارهای رایج در جهان هستند، توازن ارتباطات غیررسمی و ارتباطات رسمی از چالشهای امروزه هر سازمانی میتواند باشد. این پژوهش قصد دارد تا با بررسی متغیر خویشاوندسالاری و همچنین متغیرهای میانجیگر بینزاکتی در محل کار و بدبینی کارکنان آثار این پدیدهها را شناسایی کرده و به نگهداشت سرمایه انسانی کمک ...
بیشتر
شرکتهای خانوادگی از کسبوکارهای رایج در جهان هستند، توازن ارتباطات غیررسمی و ارتباطات رسمی از چالشهای امروزه هر سازمانی میتواند باشد. این پژوهش قصد دارد تا با بررسی متغیر خویشاوندسالاری و همچنین متغیرهای میانجیگر بینزاکتی در محل کار و بدبینی کارکنان آثار این پدیدهها را شناسایی کرده و به نگهداشت سرمایه انسانی کمک نماید. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی، به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی از نظر روش انجام کار، از نوع پیمایشی-تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان شرکتهای خانوادگی شهر مشهد بوده و حجم نمونه با استفاده از قاعده معادلات ساختاری ۲۷۰ نفر به دست آمده است. اطلاعات از نمونهی مورد نظر به کمک ابزار پرسشنامه و به صورت تصادفی ساده جمعآوری شد. برازندگی دادهها با بررسی شاخصهای پایایی و روایی ابزار جمعآوری دادهها، احراز شده و به منظور بررسی میزان اثرگذاری متغیرها و آزمون فرضیههای مطرح شده از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. در پایان دادههای جمعآوری شده از شرکتهای ذکر شده با روشهای آماری تجزیهوتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که وقتی خویشاوندسالاری زیاد باشد نگرش و رفتارهای منفی در سازمان تقویت میشوند و رفتار جستجوی شغل افزایش مییابد. در نهایت نیز پیشنهادات کاربردی به مدیران و مسئولین فعال ارائه شد.
مقاله پژوهشی
مریم چزگی؛ نازیا سادات ناصری؛ محسن مرادی؛ احمد اکبری
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری مدرسه کسب و کار با رویکرد توسعه کارآفرینی بوده است. مطالعه به شیوه کیفی - سنتزپژوهی صورت پذیرفت. جامعه آماری شامل کلیه مقالات منتشر شده داخلی و خارجی در سالهای 2023-2010 بوده است. نمونه گیری به شیوه هدفمند تا حد اشباع دادهها و بصورت غربالگری در مرحله اول 62 مقاله انجام گرفت و در نهایت تعداد 53 مقاله ادامه یافت. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری مدرسه کسب و کار با رویکرد توسعه کارآفرینی بوده است. مطالعه به شیوه کیفی - سنتزپژوهی صورت پذیرفت. جامعه آماری شامل کلیه مقالات منتشر شده داخلی و خارجی در سالهای 2023-2010 بوده است. نمونه گیری به شیوه هدفمند تا حد اشباع دادهها و بصورت غربالگری در مرحله اول 62 مقاله انجام گرفت و در نهایت تعداد 53 مقاله ادامه یافت. ابزارگردآوری اطلاعات، اسناد و مدارک چاپی و الکترونیکی موجود در سایتهای معتبر داخلی و خارجی بوده است. برای روایی و اعتباریابی دادهها از چهار روش قابلیت اعتبار یا باورپذیری، قابلیت انتقال یا انتقالپذیری، قابلیت تأیید یا تأیید پذیری و اطمینانپذیری استفاده بعمل آمد. شیوه تحلیل دادهها بر اساس نظام دستهبندی مفاهیم باز، سازماندهنده و فراگیر صورت پذیرفت. براساس وجوه تشابه و تفاوت دادهها دسته بندیها انجام گرفت. بطور کلی نتایج نشان داد، مدل رهبری مدرسه کسبوکار با رویکرد توسعه کارآفرینی بر ابعاد دهگانه به ترتیب اولویت (رهبری کارآفرینی، رهبری تعالی ساز، رهبری مشارکتی، رهبری کنشگر، رهبری برنامه درسی، رهبری استراتژیک، رهبری تحولی، رهبری برند ساز، رهبری آیندهپژوه، رهبری مدیریت دانش) استوار گردید.
مقاله پژوهشی
حامد عرفانیان دباغ نوغانی؛ حامد خراسانی طرقی؛ وحید میرزایی
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی مولفههای اوباشگری سازمانی و بررسی تأثیر آن برسلامت روان کارکنان شهرداری مشهد انجام شده است.این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی-همبستگی است.در این پژوهش از رویکرد ترکیبی (استقرایی-قیاسی) استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 16 نفر از متخصصان، کارشناسان و خبرگان فعال در این ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی مولفههای اوباشگری سازمانی و بررسی تأثیر آن برسلامت روان کارکنان شهرداری مشهد انجام شده است.این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی-همبستگی است.در این پژوهش از رویکرد ترکیبی (استقرایی-قیاسی) استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 16 نفر از متخصصان، کارشناسان و خبرگان فعال در این حوزه در شهر مشهد بود.معیارهای انتخاب نمونه در بخش کیفی شامل حداقل 10 سال سابقه خدمت و مدرک کارشناسی در رشتههای مدیریت، علوم تربیتی و روانشناسی بود. در مرحله کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شهرداری مشهد با حداقل 5 سال سابقه خدمت و مدرک تحصیلی حداقل کارشناسی بود. تعداد جامعه آماری 287 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران، 164 نفر بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند.استراتژی پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش دلفی شامل دستیابی به اجماع نظر میان کارشناسان بود.برای شناسایی مولفههای اوباشگری سازمانی، پیشینه پژوهش مطالعه و پرسشنامهای با مقیاس 5 گزینهای لیکرت و تعدادی پرسش جمعیتشناختی طراحی شد. در بخش کمی، پس ازشناسایی مؤلفهها در بخش کیفی، 35 عامل نهایی شناسایی و با استفاده از روش دلفی و اجماع نظر خبرگان به 6 عامل خشونت فیزیکی،خشونت کلامی،آزار و اذیت، ارعاب، تبعیض و رفتارهای تخریبی و انحرافی در محیط کار طبقهبندی شد.پرسشنامه براساس این اطلاعات طراحی و بین نمونههای هدف توزیع شد.همچنین، در بخش کمی از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1979) استفاده شد.نتایج نشان داد که اوباشگری سازمانی بر سلامت روان کارکنان و ابعاد آن (اضطراب و اختلال خواب، افسردگی، واکنش جسمانی و کارکرد اجتماعی)تأثیر دارد.
مقاله پژوهشی
زهره انوری؛ عباس نرگسیان؛ ناصر عسگری؛ ندا محمداسمعیلی
چکیده
ادغام و اکتساب سازمانی نوعی تحول چندجانبه و پیچیده است که در آن یکپارچهسازی فرهنگی میان این سازمانها پیششرطی حیاتی برای موفقیت این طرح تحولسازمانی به شمار میرود. این مطالعه باهدف شناسایی عوامل و مراحل شکلگیری یکپارچهسازی فرهنگی پس از ادغام و اکتساب انجام شده است. این پژوهش کیفی با رویکرد استقرایی و با روش مورد مطالعه انجام ...
بیشتر
ادغام و اکتساب سازمانی نوعی تحول چندجانبه و پیچیده است که در آن یکپارچهسازی فرهنگی میان این سازمانها پیششرطی حیاتی برای موفقیت این طرح تحولسازمانی به شمار میرود. این مطالعه باهدف شناسایی عوامل و مراحل شکلگیری یکپارچهسازی فرهنگی پس از ادغام و اکتساب انجام شده است. این پژوهش کیفی با رویکرد استقرایی و با روش مورد مطالعه انجام شده است. دادههای موردنیاز پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته و بررسی اسناد بافت موردمطالعه جمعآوری و با روش تحلیل روند تحلیل شده است. ارکان یکپارچهسازی فرهنگی با شواهد تجربی در بستر واقعیت در قالب مورد مطالعه شناسایی شد و سپس از روش الگوی ردیابی فرایند علی برای مشخصکردن تقدموتأخر ارکان تشکیلدهنده و فرایندهای اصلی و فرعی استفاده شده است. فرایند یکپارچهسازی فرهنگسازمانی پس از ادغام و اکتساب در قالب دو الگوی تفضیلی و مرحلهای ارائه شده است که الگوی مرحلهای در قالب شش مرحله مهم برای اجرای یکپارچگی فرهنگسازمانی پس از ادغام و اکتساب احصاء شده است. توجه به این ابعاد و بهکارگیری مراحل یکپارچهسازی فرهنگی در طرحهای ادغام و اکتساب سازمانی میتواند به ایجاد و بهسازی پیشنیازهای فرهنگی این تحولسازمانی پیچیده یاری رساند.
مقاله پژوهشی
مهدی محمدرضائی؛ بهروز رضایی منش
چکیده
هدفاز انجام پژوهش حاضر، مفهومسازی پیرامون چیستی و جوهره سیاهچاله سیاستزدگی در وزات آموزش و پرورش است. روش پژوهش حاضر، کیفی و راهبرد مورداستفاده، راهبرد پدیدارشناسی است. در این پژوهش از مصاحبههای نیمه ساختاریافته برای گردآوری دادهها استفاده شدهاست. جامعهآماری تحقیق تمامی خبرگان آشنا به موضوع تحقیق بودند و برای انتخاب ...
بیشتر
هدفاز انجام پژوهش حاضر، مفهومسازی پیرامون چیستی و جوهره سیاهچاله سیاستزدگی در وزات آموزش و پرورش است. روش پژوهش حاضر، کیفی و راهبرد مورداستفاده، راهبرد پدیدارشناسی است. در این پژوهش از مصاحبههای نیمه ساختاریافته برای گردآوری دادهها استفاده شدهاست. جامعهآماری تحقیق تمامی خبرگان آشنا به موضوع تحقیق بودند و برای انتخاب مصاحبهشوندگان از نمونهگیری هدفمند استفاده شد. بدینمنظور با 17 نفر از خبرگان و مدیران آموزش و پرورش مصاحبه صورتگرفت که دو مصاحبه به علت نامرتبطبودن کنار گذاشتهشدند. برای تعیین حجم نمونه از شاخص اشباع دادهها استفاده شد. کدگذاری دادهها با روش تحلیلمضمون انجام شد و بدینمنظور از نرمافزار MAXQDA نسخه 2020 بهرهبرداری شدهاست. پساز اجرای مصاحبهها و مکتوب کردن آنها هشت مولفه در سه بعد اصلی(ماهیت، علل و پیامدها) شناسایی شدند. یافتههای تحقیق نشانداد پدیده سیاهچاله سیاستزدگی در وزارت آموزش و پرورش شامل ماهیتی مدیریتی، ایدئولوژیک و سیاسی است. این پدیده شامل 1- سیاستزدگی مدیریت منابع انسانی در فرآیند انتصاب، ارتقاء و حقوق و مزایا، 2- نفوذ بیشازحد مباحث ایدئولوژیک در اهداف و محتواهای آموزشی و 3- مداخلات سیاسی در ساختار و برنامههای اداری و آموزشی و عزل و نصبها بود؛ عوامل ایجاد پدیده حاوی 1- عوامل سازمانی شامل ویژگیهای فردی، همسوئی ساختاری و گستردگیسازمانی و 2- عوامل زمینهای شامل عدمپایبندی به قوانین و تمایلات نامطلوب فرهنگی و پیامدهای پدیده شامل 1- پیامدهای فردی شامل آموزشی و تربیتی، 2- پیامدهای سازمانی شامل ضعف در برنامهریزی و اجرا، فقدان شایستهسالاری و وجود کوتولهپروری، عدمثبات سازمانی و بهرهوری پایین نیرویانسانی و 3- پیامدهای محیطی مانند پیامدهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بود.